خوانندگان

محسن یگانه

 
محسن يگانه
Mohsenyeganeh12.jpg
محسن یگانه در کنسرت بهمن ماه ۱۳۹۴
اطلاعات پس‌زمینه
تولد ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۴ (۳۱ سال)
گنبد کاووس، ایران
ملیت  ایران
سبک‌(ها) پاپ
حرفه(ها) خواننده
آهنگساز
ترانه سرا
تنظیم کننده
نوازنده
ساز(ها) گیتار، پیانو، کیبورد،گیتار بیس
سال‌های فعالیت ۱۳۸۴ تاکنون
وب‌گاه وب‌گاه رسمی

محسن یگانه (زاده ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۴ در گنبد کاووس) خوانندهٔ سبک پاپ، ترانه‌سرا، نوازنده، تنظیم‌کننده و آهنگساز ایرانی است.[۱]

 
 

زندگی‌نامه

محسن یگانه دانشجوی رشته مهندسی صنایع که در دانشگاه آزاد تهران واحد جنوب گرایش تولید صنعتی را ادامه داد، اما بعد از گذراندن شش ترم به علت مشغله زیاد در دنیای موسیقی، از ادامه تحصیل منصرف شد.[۱]

او فرزند یکی مانده به آخر خانواده است و دو خواهر بزرگترش هر کدام پزشک و دندان‌پزشک هستند.[۱] او فرزند یکی از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است (محمدرضا یگانه) و مادرش استاد دانشگاه است. محسن یگانه موسیقی را با یک گیتار شروع کرد و خیلی زود فاصله خود را با خوانندگان معمولی و تفریحی پاپ در ایران زیاد کرد. آنچه او را از دیگر خوانندگان متمایز می‌کند توانایی او در ترانه‌سرایی و آهنگسازی می‌باشد.[۱]

او در ابتدا علاقه‌ای به موسیقی نداشت و بصورت تفریحی به آن نگاه می‌کرد. به گفته خودش از کودکی علاقه‌مند به بازیگری و مطرح شدن در دنیای سینما بود؛ ولی بنا به شرایط خاص فرهنگی و خانوادگی تا به امروز چنین موقعیتی را پیدا نکرد. اما در موسیقی ذوق و سلیقه خاصی داشت. میل به موسیقی و یک شنونده خوب بودن را بر حسب اتفاق با شنیدن یکی از قطعات بی‌کلام آلبوم بهار من «گل گندم از شادمهر عقیلی» بدست آورد که حس عجیبی نسبت به موسیقی روز «پاپ» پیدا کرد و با علاقه دو چندانی که در او بوجود آمده بود به فراگیری ساز گیتار پرداخت. نواختن را با تکیه بر خود و بدون استاد شروع کرد، اما در همان ابتدای کار با مشکلات عقیده‌ای رو به رو شد. مخالفت خانواده بر حسب شرایط خانوادگی و به لحاظ اینکه او هوش خوبی داشته و خانواده به خاطر سطح بالای علمی بیشتر تمایل به ادامه تحصیل او را داشتند و باعث شده بود فرصتی برای آموزش ساز گیتار زیر نظر استادان مختلف را پیدا نکند، ولی این مانع کار نشد و محسن یگانه با پشتکار عجیبی به نواختن گیتار ادامه داد تا جایی که در نوازندگی به حدی رسید که بتواند خود این ساز را آموزش دهد.

در این میان تنها به ساز گیتار اکتفا نکرد و به سمت کیبورد و پیانو و فراگیری مهارت‌های فنی و موسیقی الکترونیک نیز روی آورد که به گفته خود یگانه به موفقیت‌های او بعد از عرصه خوانندگی، نوازندگی و ترانه سرایی می‌توان اضافه کرد. با این وجود شناخت بسیار خوبی از موسیقی الکترونیک بدست آورد اما با توجه به اینکه در این مورد آنچنان با فضای موسیقیایی قطعاتی که محسن یگانه به بازار عرضه کرده و مردم از او توقع دارند مطابقت ندارد به همین دلیل فقط برای ارضای روحی خودش به موسیقی الکترونیک می‌پردازد و کمتر از آن در قطعاتش استفاده می‌کند. به گفته خود محسن آرزوی او موفقیت در دنیای موسیقی الکترونیک است.

زندگی هنری

محسن یگانه اولین ترانه خود را در کنار محسن چاوشی با نام نشکن دلمو با ترانه‌سرایی و آهنگسازی خودش و تنظیمی از محسن چاوشی اجرا کرد. آلبوم اول او با نام سال کبیسه به صورت زیر زمینی منتشر شد. بعد از این آلبوم محسن یگانه فعالیت خود را با انتشار تک آهنگ ادامه داد؛ ناگفته نماند که اغلب همین تک آهنگهای پخش شده، برای جلوگیری از پراکندگی دور هم جمع می‌شد و به اسم آلبوم بروی سایتها قرار می‌گرفت. او چند سال به عنوان خواننده غیرمجاز شناخته می‌شد که بعد از مدتی تصمیم مجدد به اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفت. بعد از مدتی سکوت و کش و قوس‌های زیاد عاقبت در تیر ۱۳۸۷ آلبوم نفس‌های بی هدف را منتشر کرد. آلبومی که خیلی‌ها آن را به دلیل داشتن ۷ ترانهٔ تکراری و از قبل شنیده شده، شکستی برای محسن یگانه می‌دانستند.[۲] با این وجود آلبوم فروش موفقی داشت.[نیازمند منبع]

بعد از اولین آلبوم رسمی محسن یگانه با فاصلهٔ دو سالی که در وقفه آلبوم محسن یگانه افتاد او بیشتر وقتش را صرف اجرای کنسرت می‌کرد و با وسواس‌هایی که به خرج داد، زمان زیادی را صرف آلبوم رگ خواب کرد. رگ خواب در مرداد ۱۳۸۹ وارد بازار شد و ترانه سرآلبومی این آلبوم با نام سکوت بسیار مورد استقبال قرار گرفت و محبوب ترین[۳] آهنگ سال شناخته شد.

آلبوم بعدی او با نام حباب، ۲ سال بعد و در مهر ۱۳۹۱ با ۱۴ تراک وارد بازار شد.

محسن یگانه آلبوم حباب را آخرین آلبوم خود خوانده بود و در عین حال در اظهار نظر عجیبی گفته بود: این آخرین آلبوم من است ولی آخرین کار من نیست. سپس به درخواست هوادارانش تصمیم خود را عوض نموده و تصمیم به انتشار مجدد آلبوم گرفت و این قول را به هوادارانش داد که پس از انتشار چند تک‌آهنگ کار آلبوم را آغاز کند. سرانجام در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ آلبوم چهارم وی با نام نگاه من منتشر شد.[۴]

یگانه ترانه‌سرایی بیشتر قطعاتش را خود به عهده گرفته است. او هم چنین برای خوانندگانی چون علی لهراسبی، رامین بی باک، مسعود سعیدی، حامد محضر نیا، علی رهبری، هومن سودمند، مرتضی شعبانی، پیمان زارعی، رهام بخشیان، شاهین آرین، فرخ قریب، اباالفضل فلاح، مصطفی آشتیانی، سهیل جامی، احسان آریا، محمد بابایی، مهرداد مهدیار ترانه سروده و آهنگسازی تنظیم کرده‌است.

محسن یگانه فقط در ۵ قطعه از کارهایش از ترانه‌های ترانه سرایان دیگر استفاده کرده که بدین شرح است:

  • خیال تو (ماه‌عسل ۸۶): روزبه بمانی
  • خاکسترم نکن: عبدالجبار کاکایی
  • گرگ و میش: فرزاد حسنی
  • خیابونا: علی ثابت‌قدم
  • هرچی تو بخوای (ماه‌عسل ۹۵): روزبه بمانی

ازدواج

محسن یگانه در نوروز ۱۳۸۹ در مجلهٔ ترانه ماه اعلام کرد که ازدواج کرده است. تا کنون چند عکس از همسر محسن یگانه در اینترنت پخش شده که او آن‌ها را تکذیب کرده است. تنها یک عکس از همسرش در صفحهٔ اینستاگرام محسن یگانه وجود دارد.[۵]

نگاه

محسن یگانه در ۱۴ آبان ۱۳۹۳ صاحب فرزند دختری به نام نگاه شد.[۶] به همین سبب نیز نام نگاه را برای چهارمین آلبوم رسمی خود برگزید.

جوایز و افتخارات

آلبوم‌ها

سالنام آلبومناشر(ها)توضیحات
۱۳۸۴ سال کبیسه اینترنتی تنها آلبوم غیررسمی
۱۳۸۷ نفس‌های بی‌هدف آوای نکیسا اولین آلبوم رسمی
۱۳۸۹ رگ خواب آوای هنر دومین آلبوم رسمی
۱۳۹۱ حباب آوای هنر سومین آلبوم رسمی
۱۳۹۲ EP اینترنتی آلبوم چندآهنگه
۱۳۹۴ نگاه من آوای فروهر چهارمین آلبوم رسمی

فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی

نام قطعه(ها)توضیحات
گرگ و میش تیتراژ فیلم سینمایی «گرگ و میش» در سال ۱۳۸۵ (با ترانه‌ای از فرزاد حسنی) (در نهایت تیتراژ این فیلم سینمایی با صدای محسن یگانه پخش نشد)
خیال تو «ماه عسل» تیتراژ برنامه تلویزیونی «ماه عسل» در سال ۱۳۸۶ به کارگردانی مهرداد طاهری و اجرای احسان علیخانی (با ترانه‌ای از روزبه بمانی و تنظیم شهاب اکبری)
مرگ خاموش موسیقی متن برنامه مستند تلویزیونی «شوک» به تهیه کنندگی فرشاد شکیبی در سال ۱۳۸۷
نشانی تیتراژ برنامه تلویزیونی «نشان بی نشان‌ها» به کارگردانی و تهیه کنندگی علیرضا کرمی در سال ۱۳۸۸
آدما (یه آسمون آبی سقف اتاق منه) تیتراژ فیلم تلویزیونی «یه آسمون آبی سقف اتاق منه» به کارگردانی مجتبی چراغعلی در سال ۱۳۸۹ (آهنگ در پخش اول فیلم، مجوز پخش نگرفت و در پخش‌های بعدی در تیتراژ استفاده شد)
بگو تنهام نمیذاری تیتراژ سریال «آسمان همیشه ابری نیست» به کارگردانی سعید عالم زاده در سال ۱۳۸۹
قلب یخی، امیدی که نمی‌بازم، کاش تیتراژ و متن سریال «قلب یخی» به کارگردانی محمد حسین لطیفی در سال ۱۳۹۰
دور خودت نچرخ تیتراژ سریال «فراموشی» به کارگردانی سعید سلطانی در نوروز سال ۱۳۹۱
هرچی تو بخوای تیتراژ برنامه تلویزیونی «ماه عسل» در سال ۱۳۹۵ به تهیه‌کنندگی و اجرای احسان علیخانی (با ترانه‌ای از روزبه بمانی و تنظیم مهیار رضوان)

خوانندگان

حبیب (خواننده)

 
حبیب محبیان
Habib-ideal.jpg
اطلاعات پس‌زمینه
نام اصلی حبیب محبیان
نام مستعار

حبیب

مرد تنهای شب
تولد ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمیرانات تهران
ملیت ایرانی
مرگ ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ در رامسر
سبک‌(ها) پاپ، راک، کانتری
ساز(ها) گیتار
سال‌های فعالیت ۱۳۵۴–۱۳۹۵
سازهای برجسته
گیتار ۱۲ سیم
هنرمندان همکار محمد محبیان

حبیب محبیان معروف‌به حبیب (زادهٔ ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمران تهران، درگذشته ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ در روستای نیاسته کتالم رامسر[۱] خواننده، آهنگساز، نوازنده و ترانه سرای ایرانی بود.

 
 

زندگی‌نامه

 
حبیب در جوانی

حبیب در ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمران تهران[۲] با اصالتی آذری [۳] [۴]به‌دنیا آمد. در خانوادهٔ او، برادرانش نیز به موسیقی علاقه داشتند اما تنها خود حبیب به موسیقی حرفه‌ای روی آورد. برادران او منوچهر، منصور و محمود، و خواهران او مریم و عفت هستند. منصور برادر حبیب در سال ۱۳۹۵ از دنیا رفت. فرزندان منصور محبیان عبارتند از: مهدیس، پردیس، رضا و نوادگان او، آریان حقیقی، ملودی حقیقی و پارسا قدرتی‌پور هستند. در علی‌رغم تمایل سایر برادرانش به ویولن، علاقهٔ وی از ابتدا به گیتار بود. دوران نوجوانی حبیب مصادف با پیدایش گروه بیتلز در دهه ۶۰ میلادی اروپا شد و این باعث علاقهٔ بیشتر وی به موسیقی گردید. با پذیرفته شدن در آزمون صداوسیما، زیر نظر مرتضی حنانه[۵] به فراگیری اصول و تدابیر آهنگسازی روی آورد. بعدها وی توانست به‌عنوان خواننده در تلویزیون استخدام شود. وی بعد از ۲ سال از استخدام در رادیو و تلویزیون به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز خواننده باشگاه افسران بود.[نیازمند منبع]

همسر اول حبیب، شادی نام داشت. احمدرضا تنها فرزند حبیب از وی است که در ایران زندگی می‌کند. روزی شادی در خیابان پایش پیچ می‌خورد و به علت آنکه احمدرضا را در آغوش داشته به زمین می‌افتد و در بیمارستان به دلیل حساسیت به آمپول پنی‌سیلین در عرض چند دقیقه فوت می‌کند. تقریباً همزمان با فوت همسر حبیب، مادر او نیز، به‌علت حملهٔ قلبی فوت می‌کند و این حوادث باعث می‌گردد که در اولین آلبومش یعنی «مرد تنهای شب» که در سال ۱۳۵۶ انتشار یافت بیشتر آهنگ‌ها را به‌یاد ایشان بخواند. آهنگ‌های «مادر» و «خرس کوکی» را به‌یاد مادرش، «شهلای من» و «خواب سرخ بوسه‌ها» را به‌یاد همسرش و «نگاهم» را به‌یاد هر دوی ایشان خواند. همسر دوم حبیب ناهید نام دارد که «محمد محبیان» ثمره ازدواج با اوست. وی از معدود خوانندگانی است که در اجرای آهنگ‌هایشان از گیتار دوازده سیم استفاده می‌کند.[نیازمند منبع]

ترک و بازگشت به ایران

حبیب در سال ۱۳۶۰ به‌دلیل ممنوعیت خواندن وی در ایران، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۴ در لس آنجلس در ایالات متحده آمریکا ساکن شد.[۶][۷] او در سال ۱۳۸۸ با نگاشتن نامه‌ای به رئیس جمهور وقت، محمود احمدی‌نژاد، خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط[۸] به همراه خانواده اش به ایران بازگشت[۹] و در رامسر، چهارصد دستگاه اقامت کرد.[۱۰][۱۱][۱۲]

آلبوم و کنسرت در ایران

حبیب در سال ۱۳۸۹ درخواست خود برای دریافت مجوز انتشار آلبوم را ارائه کرد[۱۳][۱۴] و اعلام کرد که می‌خواهد در ورزشگاه آزادی تهران کنسرت برگزار کند؛ و ادعا کرد که این کنسرت اگر ۱۰ شب هم برگزار شود، ۱۰۰ هزار نفری آزادی خالی نمی‌شود.[۱۵]

اسفندیار رحیم مشایی (رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد)، در واکنش به حضور حبیب در ایران گفت: «این‌که یک ایرانی بخواهد فعالیتی در داخل و خارج از کشور داشته باشد، مطابق چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد. فعالیت هنری در همه بخش‌ها از جمله موسیقی برای همه هنرمندان در داخل و خارج از کشور آزاد است و برگشت به ایران برای کسی مشکلی ندارد.»[۱۶]

اما حمید شاه‌آبادی معاون هنری وزیر ارشاد (دولت دهم) در سال ۱۳۹۱ گفت: «خواننده‌ای که به ایران بازگشته از وزارت ارشاد مجوزی ندارد و آنچه گفته و شنیده شده شایعه است.»[۱۷]

در سال ۱۳۹۳ حسین نوش‌آبادی (سخنگوی وزارت ارشاد دولت یازدهم) گفت: «ایشان می‌تواند با توجه به نگاه و رویکرد دولت یازدهم به محتوای آثار فرهنگی و هنری، مجدداً به ارائه آلبوم خود برای اخذ مجوز اقدام کند. ارائه مجوز به آثار هنری ربطی به تولید در دولت قبل ندارد و ویژگی‌های اثر ارائه شده در شرایط حاضر ملاک است.»[۱۸]

سید احمد خاتمی (امام جمعه موقت تهران) در واکنش به‌این موضوع (حضور حبیب در ایران) گفت: «ایران جای خواننده‌های لس آنجلسی نیست.»[۱۹] حبیب در آخرین مصاحبهٔ خود اعلام کرد که با اختیار خود به ایران برگشته و قطعه‌ای به‌نام «عشق‌های خدایی» را در آلبوم جدید خود ساخته است.[۲۰] او در ژانویه ۲۰۱۲ موزیک‌ویدئویی به‌همراه سمیر زند، منتشر کرد که عناصری از تکنو، ترنس و هاوس دارد. این ویدئو موجب جلب توجه گسترده رسانه‌ای شد.[۲۱]

بازداشت

در سال ۱۳۹۳ حبیب در جاده ماسوله و شهرک تاریخی ماسوله در حال تولید یک ویدئو کلیپ بود که توسط نیروی انتظامی بازداشت شد و به واسطه تشاهر و همچنین عدم به همراه داشتن مجوزهای مربوطه برای ضبط فیلم، به دادسرا معرفی شد تا روند قضایی معمول پیگیری شود. در پایان، حبیب با تودیع قرار وثیقه متناسب آزاد شد.[۲۲] اما برخی سایت‌ها اعلام کردند که وی توسط لباس شخصی‌ها و بی‌دلیل دستگیر شده است.[۲۳]

حبیب پس از آزاد شدن، یک نامه سرگشاده با عنوان «من در سرزمین مادری‌ام بدون دلیل بازداشت شدم و بدون دلیل هم آزاد!» نوشت.[۲۴]

انتشار کتاب مرد تنهای شب

در سال ۱۳۹۳ کتاب مرد تنهای شب به قلم حبیب انتشار یافت و در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران همانسال ارائه شد. این کتاب برگزیده‌ای از آثار و ترانه‌های حبیب در همه سالهای فعالیت اش را تشکیل داده است.[۲۵][۲۶]

حاشیه‌ها

درگذشت

حبیب ساعت ۹ صبح ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ بر اثر ایست قلبی درگذشت.[۳۲][۳۳]

فعالیت‌ها

آلبوم‌ها

نوشتار اصلی: ترانه‌شناسی حبیب
  1. مرد تنهای شب (۱۳۵۶) - ۱۹۷۷
  2. سلام همسایه (۱۳۵۷) - ۱۹۷۸
  3. آفتاب‌مهتاب (۱۳۶۳) - ۱۹۸۴
  4. همراز (۱۳۶۷) - ۱۹۸۸
  5. خورشیدخانوم (۱۳۶۹) - ۱۹۹۰
  6. آخه عزیزم چی میشه (۱۳۷۱) - ۱۹۹۲
  7. صفر (۱۳۷۳) - ۱۹۹۴
  8. بزن باران (۱۳۷۵) - ۱۹۹۶
  9. کویر باور (۱۳۷۸) - ۱۹۹۹
  10. خداوندا (۱۳۸۰) - ۲۰۰۱
  11. خانه کوچک (۱۳۸۱) - ۲۰۰۲
  12. جوونی (همراه محمد) (۱۳۸۳) - ۲۰۰۴
  13. خودشه (همراه محمد) (۱۳۸۵) - ۲۰۰۶
  14. ایران بانو (۱۳۸۷) - ۲۰۰۸

آهنگسازی برای دیگران

تک آهنگ‌ها

نام ترانهترانه‌سراآهنگسازتنظیم‌کننده
خسته‌ام   حبیب  
واعظان حافظ حبیب  
محکوم   حبیب  
تو نبودی نگین فرهمند حبیب آریا
ببار ای برف سعید قائم‌مقامی حبیب نیما غفاری
نازگل بابا داوود بدرخانی حبیب حبیب
الله اکبر[۳۴] اته رنه کاستیلو حبیب حبیب
بانوی شرقی سعید بدرخانی حبیب حبیب
دنیا نگین فرهمند حبیب میلاد بهشتی
مرگ قو[۳۵] مهدی حمیدی شیرازی حبیب
عشق خدایی   حبیب  
شونه‌به‌شونه   حبیب انوش
غدیر خُم سعید بدرخانی حبیب آریا
آب‌وخاک   حبیب  
باران   حبیب  
سارا   حبیب  

خوانندگان

سیبل جان

 
سیبل جان
Sibel 2011 Antalya.jpg
Sibel Can, Antalya
اطلاعات پس‌زمینه
نام مستعار سیبل جان
تولد ۱ اوت ۱۹۷۰ ‏(۴۵ سال)
ملیت  ترکیه، استانبول
سبک‌(ها) فولک پاپ، کلاسیک و ترکی
وب‌گاه سایت رسمی

سیبل جان (به ترکی استانبولی: Sibel Can) یک خواننده محبوب سبک فولک پاپ اهل ترکیه است. همچنین در سال‌های اخیر علاوه بر ترکیه در آذربایجان نیز به محبوبیت دست یافته‌است. سیبل جان به عنوان یکی از موفق ترین و مشهورترین خواننده‌های در ترکیه شناخته می‌شود. او دارای اصالت کولی است.

اولین آلبوم او را صدای ماندگار ترکیه یعنی اورهان گنجه‌بای (خواننده بسیار معروف سبک آرابسک ترکیه) آماده کرد. (یکی از دلایل شروع باور نکردنی سیبل جان کار کردن با حرفه ای‌ها بود).

او که پهنای طرفدارانش در آلبوم چهارم او را تبدیل به خواننده شماره یک ترکیه می‌کرد در اکثر ترانه‌هایش پیرو سبک آرابسک بود (رجوع شود به تاپیک همه چیز درباره ابراهیم تاتلیسس در بخش موسیقی ترکی) ولی به مرور زمان یعنی بعد از ۱۹۹۵ سبک خود رابه پاپ تبدیل کرد.

در سال ۱۹۹۵ با آلبوم Sarkilarda senden yana سبک موسیقی خود را کمی تغییر داد و ترانه‌های dedikodu و Deli yuregim باعث شد این آلبوم در مقابل دیگر آلبوم‌های او بیشتر سرو صدا کند. در سال ۱۹۹۷ آلبوم پادشاه (Padisah) که شعر و موزیک بیشتر آنها کار سردار اورتاش بود را روانه بازار کرد و به یکی از افرادی که در آن زمان بیشترین صحبت درباره ایشان می‌شد تبدیل شد. این سال (۱۹۹۷) از سالهای اوج او بود. حتی خبرهای سراسری کانال‌ها نیز بدون گفتن چیزی از سیبل جان برنامه را تمام نمی‌کردند. البته او به خاطر این آلبوم صاحب چندین جایزه موزیک نیز شد و مثل اکثر خواننده‌های ترک پایش به سریال‌ها و برنامه‌های تلوزیونی باز شد. با سریال بریوان Berivan (ترانه‌ای نیز به این نام اجرا کرد) هنر خود در بازیگری را نیز به همگان ثابت کرد و برای مدتها در سر زبان‌ها بود. بعد از آن با آلبومهای جدیدش همچون Daha yolun basindayim و sibel canin Sarkilari و Canim benim و Sen benimsin در بازار موسیقی تاثیرات بسیار بزرگی باقی گذاشت. زندگی خصوصی او نیز با فراز و نشیب‌های فراونی همراه بوده و چندین بار ازدواج کرده است. او بعد از یک زندگی چندین ساله با هاکان اورال (Hakan Oral) از او جدا شد و بعد از مدتی هم با Sulhi aksut ازدواج کرد و در اکتبر امسال از او هم جدا شد و. در این سال‌های اخیر مادربزرگش را از دست داد و این باعث شد که به او ضربه بسیار بزرگی وارد شود. او هم اکنون نیز با ارائه آلبومهای فوق‌العاده و بی‌نظیرش به کار خود در موسیقی ادامه می‌دهد.

خوانندگان

مهوش

 
مَهوَش
Mahvash.jpg
مهوش
اطلاعات پس‌زمینه
نام اصلی معصومه عزیزی بروجردی
نام مستعار مَهوَش
تولد زمستان ۱۲۹۹ خورشیدی
بروجرد، لرستان
ملیت ایرانی
مرگ ۲۶ دی ۱۳۳۹

تهران
حادثهٔ رانندگی
سبک‌(ها) عامه‌پسند یا کوچه‌بازاری
سال‌های فعالیت ۱۳۳۹–۱۳۲۴

معصومه عزیزی بروجردی یا مَهوَش (زادهٔ زمستان ۱۲۹۹ در بروجرد – درگذشتهٔ ۲۶ دی ۱۳۳۹ در تهران) یکی از خوانندگان زن ایرانی در سبک موسیقی کوچه‌بازاری (عامیانه یا لاله‌زاری) در دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی بود. این هنرمند از خوانندگان لاله‌زاری به شمار می‌آمد و از چهره‌های کاباره‌ای تهران بود. مهوش در آغاز در محافل و مجالس خصوصی و عروسی‌ها برنامه داشت ولی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در نخستین کابارهٔ مدرن تهران یعنی کافه جمشید به روی صحنه رفت.

خوانندگی مهوش شمار زیادی از مردم عادی و افراد معروف به داش‌مشدی یا جاهل‌ها (اوباش) را به خود جذب می‌کرد که در بسیاری مواقع رقابت بین جاهل‌ها باعث جنگ و جدال میان این افراد نیز بود. از جمله، بزرگ‌ترین دعوا در کافه جمشید میان گروهی به نام هفت‌کچلان با دیگر اوباش بر سر مهوش اتفاق افتاد. مهوش در چند فیلم سینمایی نیز علاوه بر رقص و خوانندگی بازی نیز کرد. برخی از کارگردانان سینمای آن روز ایران برای تضمین موفقیت فیلم‌های خود حتماً صحنه‌ای از رقص و آواز مهوش را در فیلم خود می‌گنجاندند. عباس شباویز در آخرین سال زندگی مهوش چهار ترانه از او را در فیلم گل گمشده جای داد.

بسیاری از ترانه‌های مهوش تا مدت‌ها سر زبان مردم ایران بود و هنوز نیز گاه اشاراتی به آن‌ها می‌شنوید که نسل‌های بعدی نمی‌دانند این اشاره‌ها به چیست. مانند ترانهٔ «مادر شوهر، دشمنته» یا «این دست کجه؟ کی می‌گه کجه» یا «وقتی که از هند اومدم، این‌قده بودم و این‌قده شدم» یا «غلطه، آی غلطه، غلط‌غلوط و غلطه».

 

 
 

 

زندگینامه

معصومه عزیزی بروجردی در زمستان سال ۱۲۹۹ خورشیدی در بروجرد به دنیا آمد. کودکی را در همین شهر گذراند اما در نوجوانی به همراه خانواده به تهران رفت. وی در تهران به یکی از بنگاه‌های موسیقی شاد و محفلی پیوست که به اجرای موسیقی زنده در مجالس عروسی و کافه‌ها می‌پرداخت. مهوش بعدها با یکی از اعضای همین گروه به نام حسن‌زاده ازدواج کرد. حسن‌زاده نوازندهٔ ویولون بود او تا پایان زندگی مهوش او را در کافه‌های مختلف همراهی می‌کرد. صدای خوش و رقص هنرمندانهٔ مهوش و تصنیف‌های ساده و اشعار همه‌فهم عامل معروفیت و شهرت او شده بود. این شرایط پای وی رابه کاباره‌های معروف تهران باز کرد. مهوش بعدها به هنرپیشگی در فیلم‌های آن زمان نیز پرداخت که برای وی شهرتی در سطح کشور به ارمغان آورد..

مهوش در شهرهای مختلف ایران به اجرای کنسرت پرداخت و برای اجرای آخرین کنسرتش به اراک رفته بود، او در اراک در چندین کاباره و مجموعه فرهنگی، هنری باغ فردوس اراک به اجرای کنسرت پرداخت. وی در شب ۲۶ دی ماه در حال رانندگی یک اتومبیل فولکس واگن Karmann Ghia در خیابان شاه تهران بود وی در تصادف با یک تاکسی کشته شد و این خبر رکورد جدیدی از فروش روزنامه در ایران آن زمان را به جای گذاشت. در مراسم تشییع جنازهٔ مهوش جمعیت عظیم و قابل توجهی از دوستدارانش شرکت داشتند.

پس از درگذشت مهوش، معلوم گشت که وی بخش اعظم درآمد خود را صرف نیکوکاری می‌کرده و هزینهٔ ده‌ها کودک یتیم را تقبل کرده بوده.

 
آرامگاه مهوش در گورستان ابن‌بابویه، شهر ری

آرامگاه مهوش در گورستان ابن‌بابویه شهر ری واقع شده. بر روی سنگ قبر وی سال فوت را ۱۳۴۰ نوشته در حالی که وی در دی ۱۳۳۹ در گذشته است.

فیلم‌شناسی

بازیگری

آواز

رقص

  • گل گمشده (۱۳۴۱)

منابع

 
  • بخشی از اطلاعات بر پایه نوشتاری در پیک هفته
  • فیلم‌شناسی از سوره‌سینما
  • مقاله «تولد ۶۰ سالگی فولکس واگن کارمن گیا» نوشته برزو سپاسی چاپ شده در مجله ماشین [۱]

پانویس

  1. ^ وب‌گاه بروجرد
  2. ^ ایران‌بحث

خوانندگان

جان دنور

 
جان دِنْوِر
John Denver
JohnDenver.jpg
اطلاعات پس‌زمینه
نام اصلی هنری جان داچندورف جونیور'
تولد ۳۱ دسامبر ۱۹۴۳
راسول، نیومکزیکو
ملیت آمریکایی
مرگ ۱۲ اکتبر ۱۹۹۷ (۵۳ سال)
مانتری بی، کالیفرنیا
سبک‌(ها) فولک، پاپ، کانتری
ساز(ها) گیتار
سال‌های فعالیت ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۷
ناشرین آرسی‌ای، بی‌ام‌جی، ویندستار، سونی واندر
همکاری(‌های) مشترک د جان دنور بند، د بردز، نیو کریستی مینسترلز، چد میچل تریو، د ماپتس، الیویا نیوتن-جان، پلاسیدو، دامینگو، امیلو هریس، جانی کش
وب‌گاه JohnDenver.com

هنری جان داچندورف جونیور (به انگلیسی: Henry John Deutschendorf, Jr.) ‎(زادهٔ ۳۱ دسامبر ۱۹۴۳ - درگذشتهٔ ۱۲ اکتبر ۱۹۹۷)‎ یکی از محبوب‌ترین خوانندگان فولک/پاپ دههٔ ۷۰ میلادی از نظر میزان فروش آلبوم بود.[۱] او در دوران فعالیت هنری‌اش حدود ۳۰۰ اثر ضبط و منتشر کرد که ۲۰۰تای آن‌ها از ساخته‌های خودش بودند.

دِنْوِر در سال ۱۹۹۷ لقب ملک‌الشعرای ایالت کلرادو را از آن خود کرد. ترانه‌هایی مانند «عزیمت با یک هواپیمای جت»[۲](۱۹۶۷)، «مرا به خانه ببر، جاده‌های کانتری»[۳](۱۹۷۱)، «پرتو آفتاب روی شانهٔ من»[۴](۱۹۷۳)، «سپاس پروردگارا من یک پسر کانتری‌ام»[۵](۱۹۷۴)، و «ترانهٔ آنی»[۶](۱۹۷۴) برخی آثار دِنْوِر بودند که به محبوبیت جهانی دست یافتند. از دِنْْور با لقب‌هایی هم‌چون «شاعر این سیاره»، «پسر مام طبیعت»[۷] و «بهترین دوست ترانه‌ها» یاد شده‌است.

خوانندگان

عارف (خواننده)   عارف عارف عارف‌کیا اطلاعات پس‌زمینه نام اصلی عارف عارف‌کیا نام مستعار عارف تولد ۱۹ مرداد ۱۳۱۹۹ اوت ۱۹۴۱ ‏(۷۴ سال)تهران، ایران ملیت ایرانی سبک‌(ها) موسیقی پاپ سال‌های فعالیت
خوانندگی ۱۳۳۸ (۱۹۵۹)- اکنون بازیگری ۱۳۴۷ - ۱۳۵۳ ناشرین کمپانی رویال، آهنگ روز، آپولونپارس ویدئو، شرکت ترانه، کلتکس رکوردز، آرفی رکوردزآونگ موزیک، عارف رکوردز وب‌گاه وب‌گاه رسمی تحصیلات دیپلم متوسطهرشته درودگری
عارف عارف‌کیا (زادهٔ ۱۹ مرداد ۱۳۱۹ در شهر تهران)[۱] از خواننده‌های مشهور و پیشکسوت موسیقی پاپ ایرانی است که به سبک خواننده‌های اپرا می‌خواند.[۲] وی آفرینندهٔ سبک خاصی در موسیقی پاپ ایران است که پیش از آن سابقه نداشته، بعدها این سبک خاص در میان مردم به نام ته حنجره‌ای شهره شد. به همین خاطر عارف با لقب «حنجره طلایی» (تا قبل از لقب سلطان قلب‌ها) شناخته می‌شد. به جرأت می‌توان گفت که عارف آهنگ‌هایی را به مرحلهٔ اجرا درآورده که تنها از خود او انتظار می‌رود و منحصر به خود او می‌باشد. همچنین عارف از خوش ظاهرترین و خوش‌سیماترین هنرمندان قبل از انقلاب ایران می‌باشد.
عارف نزدیک ۸۰۰ ترانه خوانده[۳] که علاوه بر فارسی به زبان‌ها و لهجه‌های مختلف نیز می‌باشند.[۴]
     
  زندگی شخصی تولد و کودکی
عارف از پدر و مادری با اصالت اردبیلی[۳] ، در جنوب تهران (خیابان کبریت‌سازی، نزدیک نازی آباد) متولد گردید.[۵] مادرش متولد و ساکن بادکوبه (در آذربایجان شوروی، باکوی کنونی) بود[۵] و در دانشگاه مسکو رشتهٔ دندانپزشکی را گذرانده بود؛[۶] مادربزرگش نیز اُپرا می‌خواند و علاقهٔ فراوانی به اشعار آذری نظامی و خاقانی داشت.[۷] با شروع جنگ جهانی دوم بسیاری از خانوده‌های ایرانی به جنوب ارس (ایران) کوچانده شدند. پس از این کوچ اجباری مادرش مجبور شد دانشگاه را نیمه کاره رها کند، او با پسر عموی خود ازدواج نمود و عارف به دنیا آمد.[۵] پدرش رانندهٔ کامیون بود که در آن زمان از مشاغل سخت و مهم محسوب می‌شد.[۶]خیلی زود به دلیل اختلاف در طرز تفکر، پدر و مادرش از هم جدا شدند و عارف مجبور شد که دور از محبت مادرانه، در کنار نامادری زندگی نماید. قحطی و کمبود مواد غذایی (به دلیل وقوع جنگ جهانی دوم) و کم‌توجهی به بهداشت، باعث شیوع مریضی‌هایی در ایران شده بود که عارف نیز به دلیل همین امراض و همچنین کمبود توجه و مراقبت مادرانه، به مریضی سختی دچار شد. به همین خاطر مادرش توانست سرپرستی او را بگیرد.[۵]عارف خواهرها و برادرهای دیگری نیز دارد ولی مادرش هیچوقت ازدواج نکرد.[۵] آشنایی با خوانندگی
عارف ۳ سال داشت که زندگی تازه‌ای را در کنار خانوادهٔ مادرش (در خیابان نادری، کوچهٔ شیروانی؛ در چهارراه استانبول) شروع کرد.[۶][۵] زبان اول در این خانواده آذری بود، حتی پدر بزرگ و مادربزرگش زبان فارسی بلد نبودند.[۸] شرایط زندگی آنها از نظر مالی چندان خوب نبود اما همه تلاش می‌کردند که کانون خانواده گرم باشد،[۷]تنها دلخوشی این خانواده گوش دادن به یک رادیوی لامپی با مارک AGA بود که همیشه بر روی موج رادیو بادکوبه تنظیم شده بود.[۶] این رادیو هر روز از ساعت ۶ صبح تا شب روشن بود که مشتری اصلی آن دایی‌اش بود. از این رادیو علاوه بر آهنگ‌های آذری و غربی، گاهی اوقات نیز اُپراهای معروف اروپایی پخش می‌شد.[۶] مشهورترین خوانندگان آذری که رادیو بادکوبه صدای آنها را پخش می‌کرد عبارت بودند از: رشید بهبودوف، بُلبل، گل آقا، شوکت و فاطمه. این‌ها اساتیدی بودند صدایشان تعلیم دیده بود و هیچ‌گاه که «خارج» نمی‌خوانند. همین امر باعث شد تا عارف مخفیانه از این اساتید تقلید کند و ناخودآگاه «درست خواندن» و «میزان خواندن» و «کوک خواندن» را فرا بگیرد.[۶][۸] دوران تحصیل
عارف به دبستان و دبیرستان تمدن رفت که در همان کوچهٔ شیروانی قرار داشت. در ایام جوانی نیز به هنرستان صنعتی (واقع در انتهای خیابان قوام‌السلطنه؛ ۳۰تیر کنونی) رفت و در رشتهٔ درودگری (چوب و نجاری) مشغول به تحصیل شد و دیپلمش را از آنجا گرفت. فاصلهٔ منزل تا مدرسه ۱۰-۱۵ دقیقه زمان می‌برد و او همیشه این مسیر را پیاده طی می‌کرد. مسیر همیشگی او منحصر به خودش بود: لاین دوم خیابان و بر خلاف حرکت اتوموبیل‌ها! او با خود ترانه‌های آن زمان را زمزمه می‌کرد، و این تنها کلاس تمرین برای صدایش بود.[۷][۶]عارف علاقهٔ فراوانی به موج نوین موسیقی پیدا کرده بود و ترانه‌های اجرا شده از ویگن، محمد نوری و... را با جدّیت دنبال می‌نمود؛ به طوری که هر ترانه‌ای که از رادیو پخش می‌شد را در دفترچه‌ای به زیبایی یادداشت می‌کرد و سعی می‌کرد آنها را بلافاصله اجرا نماید. از آنجایی که تصویرگر خوبی بود کنار هر ترانه تصویری از آن ترانه را می‌کشید. در این دفترچه بیش از ۵۰ ترانه وجود داشت که آن را به یکی از بهترین دوستان دوران جوانی‌اش هدیه کرد. بعد از حدود ۶۰ سال، در مهرماه ۱۳۹۲ خورشیدی خانمی اعلام کرد که یادگاری عارف هنوز نزد خانواده ایشان وجود دارد که از طریق داییِ پدرش به او رسیده است.[۳][۸]عارف در دوران تحصیلش درسخوان نبود و مسائل را فرمولی محاسبه نمی‌کرد، اما دارای هوش زیادی بود، به طوری که باعث تعجب معلم‌ها می‌شد.[۵] پس از تحصیل و انتخاب شغل
عارف پس از دریافت دیپلم، جهت کسب درآمد ۴ گزینهٔ متفاوت را در مسیر خود می‌دید: نقاشی: عارف به همراه یکی از دوستانش که یک نقاش حرفه‌ای بود مدتی را به طراحی بیلبوردهای تبلیغاتی پرداخت که از این راه نیز درآمد کسب کرد. فوتبال: عارف در دوران جوانی فوتبال را بسیار دوست داشت اما در آن زیاد درخشان نبود. به دلیل اینکه «چپ پا» بود به راحتی می‌توانست در فوتبال غیرحرفه‌ای آن زمان (اواخر دهه ۳۰ خورشیدی) رشد کند و حتی به تیم ملی برسد. خوانندگی: عارف هیچ وقت تصمیم نداشت این هنر را رها کند و نمی‌خواست اشتغال باعث کمرنگ شدن علاقه‌اش به خوانندگی شود. ادامه فعالیت در رشته درودگری: از آنجایی که عارف رشتهٔ درودگری را به صورت علمی فراگرفته بود، می‌توانست در مشاغل مرتبط با این رشته فعالیت نماید. برای همین در «آزمون استخدام دبیر» شرکت کرد و در بین ۸۰۰ نفر شرکت‌کننده در بین ۱۰ نفر ممتاز قرار گرفت و به عنوان دبیر به هنرستان صنعتی قزوین معرفی گردید.[۵] تدریس در قزوین
عارف مجبور بود که ۳ روز در هفته را در قزوین به تدریس بپردازد، به دلیل اینکه اتوموبیل شخصی نداشت ساعت ۵ صبح خانه را ترک می‌کرد و با هر وسیله‌ای خودش را به قزوین می‌رساند؛ چرا که می‌بایست ۸ صبح سرکلاس حاضر می‌شد. اختلاف سنی عارف و شاگردانش کم بود چون خودش هم تازه دیپلم گرفته بود و سال قبل شاگرد مدرسه بود. او سعی می‌کرد هم با شاگردانش دوست باشد و هم سخگیر، تا آنها درس‌ها را به خوبی یاد بگیرند.[۵]پس از ۲٫۵ سال، عارف در حین بازگشت از قزوین دچار حادثه می‌شود؛ یکی از دوستان عارف (به نام علی مرتضوی) به همراه عارف و ۲ نفر دیگر قصد برگشت به تهران را داشتند که ناگهان اتوموبیل منحرف و چپ می‌کند. در این حادثه فقط عارف صدمه می‌بیند. او از ناحیهٔ پشت گوش و قفسهٔ سینه به شدت مصدوم می‌شود، به طوری که ۲۰ روز خانه‌نشین می‌شود و مادرش به تنهایی از او پرستاری می‌کند.[۵]بعد از بهبودی نسبی، عارف به اداره فرهنگ قزوین هنرستان مراجعه کرده و ماجرای تصادف و مصدومیت خود را به مسئولین شرح می‌دهد، که البته مسئولین وقت ادعای عارف را قبول نکرده و باسردی با او برخورد می‌کنند. گویا آنان عکسی از عارف مجله تهران مصور دیده بودند و غیبت غیرموجه او را به خوانندگی‌اش در تلویزیون مربوط می‌دانستند. به همین دلیل فعالیت و اشتغال عارف را به حالت تعلیق (منتظرخدمت) در می‌آورند. عارف مغموم و ناراحت به تهران باز می‌گردد.[۵] ازدواج
عارف پس از اشتغال ازدواج کرد. او ۴ بار ازدواج کرده که حاصل آنها ۴ دختر به نامهای سهیلا، سابرینا، نازلی و نیکیتا است که در اروپا و امریکا زندگی می‌کنند. او همچنین صاحب یک پسر (به نام سهیل) بود که در سن ۴۱ سالگی به دلیل سرطان لوزالمعده در ایران درگذشت.[۳] فعالیت‌های هنری کودکی
عارف برای اولین بار در یک مهمانی ترانه‌ای آذری را به همراه ساز و تنبور خواند. تا آن زمان حتی خانواده‌اش هم صدای آواز او را نشنیده بودند و از علاقه‌اش به این هنر آگاه نبودند.[۸]
همچنین زمانی که حدود ۶ سال سن داشت، ترانهٔ سوزناک «دنیا ز تو سیرم، بگذار که بمیرم» (از قاسم جبلی) را می‌خواند که اطرافیان و همسایگان را به تحسین وامیداشت و می‌گفتند:
"چقدر فشنگ می‌خوونه، اگه نمی‌دونستیم این پسر ۵-۶ ساله‌س، حتماً باور می‌کردیم که عاشق شده...."[۶] اجرای جشن‌های مدرسه
هر سال در آموزشگاه‌ها جشن پایان سال تحصیلی برگزار می‌شد که در آن دانش‌آموزان برنامه‌های هنری را اجرا می‌کردند. عارف نیز هر سال بخش آواز برنامه را اجرا می‌کرد.[۶] ۹ سالگی
اولین کنسرت عارف در این سن برای سازمان موسوم به «سازمان حمایت از مادران و کودکان» با همراهی ویولن و ضرب انجام شد. در این سازمانِ نوپا کودکان می‌توانستند به اجرای برنامه‌های هنری بپردازند.[۶][۹] نوجوانی
عارف در دوران نوجوانی مدتی را در گروه کر ملی مشغول تجربه‌اندوزی شد. این گروه از تعدادی پسر و دختر تشکیل شده بود که به سرپرستی ایرج گلسرخی به تمرین و اجرای آهنگ‌های فولکلور آن زمان می‌پرداختند. از آنجایی که این گروه زیرپوشش باشگاه جوانان دموکرات ایران بود، پس از مدتی به دلایل سیاسی منحل شد.[۶] جوانی
عارف در برنامه‌های جشن پایان سال تحصیلی هنرستان نیز با جدّیت شرکت می‌کند. همراهان او در سال اول عبارت بودند از: فرامرز پارسی(فلوت، ویولن)، سیروس شمشیری (جاز/درامز)، بهروز ندیمی(آکاردئون)، مهندس بنام(گیتار). این گروه سال دوم کامل‌تر شد و بسیار موفق‌تر و حرفه‌ای‌تر برنامه‌شان را اجرا می‌کنند، به طوری که عارف برای اجرای برنامه در جشن پایان سال کلیه آموزشگاه‌ها انتخاب می‌شود.[۷] جشن بزرگ تالار فرهنگ
جشن پایان سال کلیه آموزشگاه‌ها در تالار فرهنگ برگزار شد که جمعیتی حدود ۱۰۰۰ نفر را در خود جای داده بود، مهمان ویژهٔ این مراسم از خانوادهٔ سلطنتی پهلوی (والاحضرت فاطمه یا والاحضرت شمس) بود. عارفِ جوان برای اجرا برنامه به روی سن می‌رود و با دیدن جمعیت تصمیم به برگشتن می‌گیرد! اما دیر شده بود. بالاخره او بر ترس خود غلبه کرده و به سمت میکروفون رفته و آوازش را اجرا می‌نماید، که مورد تحسین همگان از جمله والاحضرت قرار می‌گیرد.[۷] حضور در رادیو و تلویزیون
در اواخر دهه ۳۰ خورشیدی، ایران دارای یک کانال تلویزیونی و دو کانال رادیویی بود. تلویزیون نوپا بود و در بین عموم مردم متداول نبود. عارف به راحتی می‌توانست به رادیو نیرو هوایی (به مدیریت سرهنگ آقاخانی) برود و مشهور شود، اما در آنجا سبک متفاوتی از آهنگ‌ها اجرا می‌شد (که بعدها به سبک «کوچه بازاری» مشهور گشت). هدف اصلی عارف حضور در رادیو ایران بود، چرا که بسیاری از اساتید موسیقی ایران در آنجا حضور داشتند. بزرگترین سدّی که سر راه او بود امتحان ورودی و تأییدیه شورای موسیقی رادیو بود که عبور از آن برای همه میّسر نبود.[۶] حضور آماتوری در تلویزیون
زمانی که عارف در هنرستان تدریس می‌کرد، ۴ روز هفته را بیکار بود. او تصمیم گرفت با یکی از دوستانش به نام جمشید زندی یک گروه آماتوری تشکیل دهند تا در تلویزیون (تلویزیون خصوصیِ ثابت پاسال) قطعات موسیقی را اجرا کنند. آنها ۲ آهنگ اسپانیایی را انتخاب کردند که توسط جمشید زندی تنظیم شدند و عارف هم ترانه‌های آنها را سُرود. این دو ترانه «مادر» و «جلوهٔ ماه» نام داشتند که در آن عارف خواننده بود و جمشید زندی هم نوازنده آکاردئون بود، به دلیل اینکه گروه ناقص بود آنها مجبور بودند گیتاریست و درامر را کرایه کنند.[۶] این ترانه‌ها چندین هفته از تلویزیون پخش شد ولی موفقیتی در پی نداشتند.[۷] حضور حرفه‌ای در تلویزیون (۲۱ سالگی)
یکی از روزهایی که عارف و جمشید برای ضبط آهنگهای‌شان به ساختمان تلویزیون می‌رفتند با یکی از کارمندان تلویزیون روبرو شدند. این شخص اسد منصور نام داشت که سازندهٔ آگهی‌های تلویزیون (مدیریت تلویزیون آگهی) بود و همچنین در مجلهٔ تهران مصوّر کار می‌کرد.[۶] عارف در مورد همصحبتی‌اش با اسد منصور می‌گوید:
بهم گفت: می‌خوای توی جایگاه ویگن باشی؟ توی دلم خندیدم و گفتم شوخی می‌کنه! چون ویگن دست نیافتنی بود هیچ‌کس به گردپای او هم نمی‌رسید و آرزوی همه خواننده‌ها بود که کنارش باشن. جواب دادم: بله، حتماً. بهم گفت: این کارت منه، فردا بیا پیشم....[۵][۶]
فردای آن روز بین عارف و اسد منصور قراردادی بسته شد که به موجب آن قرار شد که مدیریت برنامه‌های عارف توسط اسد منصور انجام شود (شامل خرید ترانه و آهنگ، اجرای برنامه تلویزیونی و ...) و ۳۰٪ کل درآمد را به عنوان حق‌الزحمه‌اش بردارد.[۵] دوصدایی با نارملا در تلویزیون:
اسد منصور در اولین قدم عارف را با بابک افشار آشنا کرد.[۶] پس از مدتی نیز نارملا به گروه اضافه شد. هرچند حضور همخوان در قرارداد عارف با اسد منصور وجود نداشت، اما عارف قبول می‌کند. نارملا دختری ایرانی-آشوری بود که دارای صدای سوپرانو بود. اولین حضور عارف و نارملا در تلویزیون در سال ۱۳۴۰ خورشیدی در برنامه‌ای به نام «رنگین کمان» بود. مجری این برنامهٔ تبلیغاتی علی تابش بود که در آن عارف و نارملا ترانه‌های دوصدایی را به صورت زنده اجرا می‌کردند. این برنامه هفته‌ای ۲-۳ بار پخش می‌شد که بسیار مورد توجه تماشاگران قرار گرفت. محبوبیت ترانه‌های دوصدایی این زوج باعث شد تا آنها به برنامهٔ تلویزیونی دیگری به نام «نقاب سیاه» دعوت شوند.[۱] آهنگ‌هایی که عارف و نارملا اجرا می‌کردند اغلب یونانی بودند که توسط بابک افشار تنظیم می‌شد و بیشتر اشعارش را پرویز وکیلی می‌نوشت. بعدها از عارف و نارملا و بابک به عنوان سه تفنگدار هنری یاد شده است.[۷][۶] با مسافرت نارملا به آمریکا و جدا شدنش از گروه، بسیاری معتقد بودند که عارف موقعیتش را از دست خواهد داد، اما او برنامه‌های قابل توجهی را اجرا کرد و توانست در مدت کوتاهی با توفیق کامل روبرو گردد.[۱۰] دوصدایی با پوران در تلویزیون:
زمانی که عارف در ابتدای راه بود، پوران بسیار محبوب و مشهور بود. او به عارف اجازه داد که یک ترانهٔ دوصدایی را با هم در تلویزیون به صورت زنده اجرا کنند. نام این ترانه «دیده دیده»[۱۱] بود.[۶] این ترانه به حدّی مورد توجه قرار گرفت که برای بار دوم در همان برنامه اجرا شد. علت اجرای مجدد بخاطر تماسی بود که از دربار گرفته شد بود.[۱۲] حضور حرفه‌ای در رادیو (۲۳ سالگی)
اواخر دههٔ ۳۰ خورشیدی رادیو ایران به عنوان تنها رسانهٔ دولتی ایران، جایگاه بهترین‌ها بود. هر ترانه‌ای که از آن رادیو پخش می‌شد از فیلتری به نام شورای موسیقی رادیو عبور می‌کرد، چرا که اعتقاد داشتند هر ترانه باید از نظر شعر و آهنگ و آواز بدون نقص باشد. از طرف دیگر، اعضای این شورا از موسیقیدانان سنتی بودند و نمی‌خواستند آهنگ‌هایی غیر از موسیقی سنتی و ملی از رادیو پخش شود، بنابراین خیلی به ندرت آهنگ‌های پاپ از رادیو پخش می‌شد.[۶][۱۳] در دوره‌های مختلف مشیر همایون شهردار، حبیب‌الله بدیعی، روح‌الله خالقی، مختاری و بعدها انوشیروان روحانی عضو این شورا بودند.[۶] هر خواننده‌ای می‌خواست صدایش از رادیو ایران پخش شود باید تست صدا می‌داد. ۹۰٪ شرکت‌کنندگان موفق نمی‌شدند تأییدیه شورا بگیرند. این ترس در عارف هم وجود داشت، اما همراهی پوران به او اعتماد به نفس داد. بانو پوران عارف را به شورا معرفی کرد و دورادور ناظر بر اجرای او شد. مرحله اول اجرای یک ترانه بود که دلبخواهی بود، عارف نیز ترانه «میخوام برم کوه» از ویگن را اجرا کرد. در مرحله دوم، داور شورا (مشیر همایون شهردار) در آستانهٔ ۸۰ سالگی پشت پیانو نشست و با دستان لرزانش از عارف تست زیر و بم نت‌ها را گرفت.[۸][۷]پس از این آزمون، صدای عارف مورد تأیید شورا قرار گرفت و داوران رأی به «کوک بودن» صدای او دادند. از آن پس عارف هم به مانند ویگن، محمد نوری، منوچهر سخایی و مهرپویا خوانندهٔ رسمی رادیو ایران در موسیقی پاپ شد[۶][۷] و می‌بایست هر ماه يک ترانه اجباری برای ارکستر جاز راديو و سه ترانه برای پخش زنده در راديو اجرا می‌کرد.[۱۴] انتشار اولین صفحه (۲۲ سالگی)
اولین ترانهٔ عارف که بر روی صفحهٔ گرامافون ضبط شد، ترانه‌ای دوصدایی همراه پوران بود که «هفت آسمون»[۱۱] نام داشت.[۸] این صفحه در سال ۱۳۴۱ خورشیدی منتشر گردید و باعث شد عارف به اوج شهرت و محبوبیت برسد.[۱۵] او برای خواندن این ترانه یک چک به مبلغ ۱۰۰۰ تومان را از مدیریت کمپانی رویال به عنوان دستمزد دریافت کرد.[۶]عارف هنگام ضبط این ترانه هنوز به شغل معلمی مشغول بود. با وقوع تصادف و اخراج آبرومندانه از هنرستان، عارف تلاشی برای بازگشت به این شغل نکرد، چرا که حقوق ماهیانهٔ او به همراه اضافه کار و همچنین تحمل مسیر طولانی و خطرناک حدود ۹۰۰ تومان بود. اما او توانسته بود برای اجرای یک ترانه در عرض نیم ساعت ۱۰۰۰ تومان دریافت نماید.[۵][۶] همکاری با گروه گلدن رینگ
گروه گلدن رینگ (Golden Rings) اواسط دهه ۴۰ خورشیدی توسط جمشید زندی شکل گرفت که ترانه‌های شاد و جوان‌پسندی را اجرا می‌کردند. اغلب این ترانه‌ها توسط سعید دبیری سروده می‌شد. اواخر سال ۱۳۴۷ خورشیدی، عارف پس از موفقیت «فیلم سلطان قلبها» و بیشتر شدن محبوبیتش، با دعوت جمشید زندی به این گروه نوظهور پیوست. اما پس از مدتی از گروه جدا شد، چرا که خود را برای خواندن ترانه‌هایی به این سبک(راک اند رول) پیر می‌دید.[۱۶][۵]تا قبل از انقلاب، گلدن رینگ در بین گروه‌های مشابهٔ خود دارای طولانی‌ترین حیات حرفه‌ای بوده است.[۱۷]ترانه‌هایی که با صدای عارف از گلدن رینگ به بازار آمد عبارتند از:قصهٔ غصه‌ها، مرد غمگین، آی دخترا، لالایی، پلهای شکسته، یک بوسه میخوام چند.[۱۸] تلفیق موسیقی اصیل ایرانی و پاپ
عارف در سال ۱۳۴۶ با همکاری ایرج گلسرخی سعی کرد تا برخی از آهنگ‌های اصیل ایرانی را همراه با ارکستر سمفونیک اجرا نماید.[۱۰] ترانه‌هایی مانند چهره به چهره، همه هست آرزویم و بهار دلکش حاصل تنظیم ایرج گلسرخی بود که ربع پرده آنها حذف شده بودند.[۶]در سال ۱۳۵۰، به دعوت امان منطقی، عارف برای فیلم غلام ژاندارم ترانه‌هایی اجرا کرد که از ملودی‌های قدیمی و اصیل ایرانی بودند. این دو ترانه، همه چیم یار و ای خدا بودند که خیلی زود بین مردم گل کرد، به طوری که هم ایرانی ها را مجذوب کرد و هم خارجی ها را.[۴]در سال‌های اخیر در مراسم‌هایی که به نفع کمیته ایرانیکا برگزار شد، این ترانه‌ها توسط عارف به صورت زنده اجرا گردید. عارف مجدداً این ترانه‌ها را به همراه پیانو ضبط نموده و قصد دارد آنها را در یک آلبوم منتشر نماید.[۶]   عارف در ایام جوانی پس از انقلاب ماندن در ایران
عارف هم مانند بسیاری دیگر تصور می‌کرد که این انقلاب مثبت خواهد بود و در ایران آزادی‌هایی مانند ششماه حضور دکتر مصدق برقرار می‌شود. او در ایران ماند و حتی برای انقلابی‌ها ترانه‌هایی را نیز اجرا کرد.[۳] او ترانه‌هایی مانند برادر بیا و دستهایم را بتو می‌دهم (جوانه) در این دوره کرد. آخرین برنامه‌ای که او در ایران اجرا کرد در یک جشن عروسی بود که از دید نیروهای کمیته «مجلس طاغوتی» می‌نمود. پس از پایان آن جشن، بین عارف و نیروهای انقلابی درگیری‌ای رخ داد.[۱۹] او می‌گوید:
یه بار یه بچه‌ای که تفنگ یوزی دستش بود، گفت می‌خواستم بیام داخل خونه‌تون همتون رو بکشم. اگر هم اومده بود اومده بود. یه اتفاقی بود مثل همه اتفاق‌های دیگهٔ اون موقع. من دیگه به یه جایی رسیده بودم که می‌دونستم نباید بمونم وگرنه کشته می‌شم.[۳] [۱۹]
پس از این درگیری، عارف تصمیم گرفت با پول ناچیزی که در اختیارش بود به آمریکا سفر کند تا به دوستان هنرمندش بپیوندد. او پس از ۷ ماه حضور، ایران را برای همیشه ترک کرد و به لندن رفت.[۱۹] اقامت در لندن
عارف در سال ۱۳۵۸ ایران را ترک گفت و به انگلیس رفت تا پس از توقف کوتاهی به آمریکا پرواز کند. با تسخیر سفارت آمریکا در تهران و وقوع گروگانگیری، پاسپورت ایرانیان باطل شد و عارف مجبور شد در لندن بماند. او در حالی که اندوختهٔ مالی چندانی نداشت به «نایت کلاب پارس» دعوت شد.با روبه‌راه شدن اوضاع مالی، او در ساختمانی که جنتی عطایی زندگی می‌کرد ساکن شد. عارف پس از مدتی کاباره‌ای عربی را که توسط سه ایرانی اداره می‌شد را اجاره کرد و برای افتتاحیه‌اش از جنتی عطایی، الهه، داریوش و فرامرز اصلانی دعوت به عمل آورد. چند روز قبل از افتتاحیه داریوش انصراف داد و هایده جایگزین وی گردید. این اولین اجتماع ٧٠٠ نفره ایرانیان در لندن پس از انقلاب بود. با مشکلاتی که بین ایرانی‌ها و عرب‌ها پیش می‌آمد، عارف با همکاری جنتی عطایی سالن دیگری را مجهز نمود و نام آن را «کومه» نهاد.بعد از مدتی، آشنایی با کاباره‌دار دیگری به نام «دارابی» و شراکت با وی، شروعی دیگر در موقیعیتی بهتر را برای عارف در پی داشت.[۳][۱۹]پس از آشنا شدن عارف با سفیر آمریکا در لندن، او توانست اجازهٔ ورود با آمریکا را کسب نماید. اقامت کوتاه او در لندن ۲٫۵ سال طول کشید.[۱۹] اقامت در لوس‌انجلس
او در اوایل دهه شصت خورشیدی (۱۹۸۰ میلادی) به لوس‌انجلس رفت و در اولین قدم توانست ترانهٔ «سرباز کوچولو» را اجرا نماید. همکاری او با شرکت‌های پارس ویدئو، ترانه، کلتکس رکوردز و آرفی رکوردز باعث انتشار بیش از ۱۰ آلبوم موسیقی شد.عارف در سال ۱۹۹۶ با همکاری همسر سابقش شرکتی به نام Rfaye باز کرد که بیشتر آلبومهای عارف و دیگر خوانندگان مشهوری هم چون هایده، مازیار آنجا تکثیر می‌شد.[۲]او یکی از اعضای فعال تیم فوتبال ستارگان (هنرمندان اهل لوس‌آنجلس) بود و حدود ۲۰ سال هر چهارشنبه در پست دفاع چپ این تیم بازی کرد. از دیگر اعضای فعال این تیم فوتبال اندی، ستار‎، داوود بهبودی و کامبیر قربانی (پسر گوگوش) می‌باشند.[۲۰] اقامت در دوبی
عارف در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی به کشور امارات رفت و در دوبی ساکن شد. پس مدتی که آرامش به زندگی او برگشت توانست ترانهٔ عاشقانهٔ «آرامش» را اجرا نماید. در سال‌های اخیر عارف یکی از اعضای فعال در گروههای سنتی، کلاسیک و پاپ می‌باشد. او به خاطر همکاری‌های چندین ساله خود با کمیتهٔ دوستداران ایرانیکا، مدال افتخار ایرانیکا را دریافت کرد.[۲۱] ترانه‌ها و آلبوم‌ها نوشتار اصلی: ترانه‌شناسی عارف
عارف تا به حال حدود ۸۰۰ ترانه خوانده[۳] که در تلویزیون، رادیو و فیلم‌های سینمایی اجرا شده‌اند ولی فقط برخی از آنها به صورت صفحه، نوار کاست و CD عرضه شده است. او حدود ۲۰۰ ترانه را برای رادیو اجرا کرده که تنها در آرشیو رادیو موجود می‌باشد.[۱]عارف در چند سال اخیر به انتشار تک ترانه‌هایی پرداخت که عبارتند از:گریه نکن (دی‌ماه ۱۳۹۳)، آهنگ غربت (خرداد ۱۳۹۳)، عشق(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳)، توفان(۱۰ مهرماه ۱۳۹۲)، آرامش(۱۳۹۱)، اگه نباشی (به همراه رضا نادری- ۱۳۹۰)، ستاره‌ها، بزن آتش (۱۳۸۶)، خلیج فارس. سبک ترانه‌ها
در گذشته، کارهای عارف در بین دنبال‌کنندگان موسیقی به عنوان «سبک عارفی» شناخته می‌شد. روند شکل‌گیری این سبک به این صورت بود:اواسط دههٔ ۲۰ خورشیدی ترانه‌ها به صورت تصنیف اجرا می‌شدند که تم عربی داشتند و بیشتر سوزناک و غم‌انگیز بودند. در این دوره خوانندگانی مانند قاسم جبلی، منوچهر شفیعی، آلفرد لازاریان و هوشنگ شوکتی حضور داشتند.[۶]اواخر دههٔ ۲۰ خورشیدی، برخی از شاعران و مترجمان اشعار ترانه‌های روز اروپایی را «واو به واو» ترجمه می‌کردند. حمید قنبری و جمشید شیبانی از نخستین کسانی بودند که اشعار ترجمه شده را با همان آهنگ اصلی اجرا کردند. این سبک، پاپ بود ولی ایرانی نبود.[۶][۲۲]اوایل دههٔ ۳۰ خورشیدی، ترانه‌های عاشقانه با ارکستراسیون غربی و کلام فارسی اجرا شد. این سبک ترانه‌ها توسط محمد نوری، ویگن و منوچهر سخایی به مردم ارائه شد.[۲۳][۶]زمانی که عارف شروع به فعالیت کرد، از ویگن به عنوان «پایه‌گذار موزیک پاپ» نام برده می‌شد. او توانست با اضافه کردن ملودی‌ها و آلات موسیقی ایرانی به سبک قبلی، «سبک عارفی» را به وجود آورد.[۶] مفهوم ترانه‌ها ترانه‌های عاشقانه
عارف در زندگی‌اش سختی‌های بسیاری را متحمل شده بود، به همین دلیل در صدای او یک "بُغض" وجود داشت. هچنین تنهایی‌های او باعث می‌شد که ترانه‌هایی را که می‌خواند برای شنونده بیشتر قابل لمس باشد و حس ترانه به خوبی منتقل شود. این بغض با اجرای ترانهٔ «دریاچهٔ نور» از بین رفت و او مجبور شد برای ایجاد آن بغض در ترانه‌هایش از افکارش کمک بگیرد تا حس را به وجود آورد.(عارف هیچ‌گاه از دود و الکل استفاده نکرد.)[۸]شهبال شب پره در ترانهٔ پاپ فادر در مورد عارف چنین نوشته است: سلطان قلبها عارف بود   خوندنش واسه دل عاشق بود هرچی که می‌خوند بوی عشق می‌داد   نوید دوستی و سازش می‌داد[۲۴] ترانه‌های سیاسی و میهنی
عارف با وقوع انقلاب سعی کرد از خواندن ترانه‌های عاشقانه فاصله بگیرد و از دردهای مردم جامعه‌اش بخواند. او در زمان حضورش در کشور ترانه‌های برادر بیا و دستهایم را بتو می‌دهم را اجرا کرد. در خارج از کشور نیز ترانه‌هایی مانند نبض من برای ایران، مردم همیشه مردم، سرباز کوچولو، خاموشی، روزگار غریبست نازنین، بمان مادر، خاک من ایران من کو، سرود ایران (چند صدایی)، خلیج فارس، بزن آتش را منتشر نمود. ترانه‌های نوین فارسی
اوایل دهه ۵۰ خورشیدی، ترانه‌سراهای بزرگی مانند شهیار قنبری، اردلان سرفراز و ایرج جنتی عطایی شروع به تغییر دادن مسیر ترانه‌ها نمودند و از ادبیات سنگین فارسی استفاده کردند.[۸] این نوع ترانه‌ها مانند معادلات ۲-۳ مجهولی بودند که باعث گمراهی شنونده می‌شد. عارف به دنبال اجرای ترانه‌های ساده‌ای بود که برای شنونده ملموس باشد. مانند ترانهٔ «دلم باور نداره» با شعری از شهیار قنبری که اواسط دهه ۴۰ خورشیدی اجرا شد: میدونم مثل همه، تو هم از من سیر میشی   از غم و غصهٔ من، یه روزی دلگیر میشی این دو تا دست سپید که توی دست منه   میدونم که عاقبت دستمو پس میزنه میدونم اما دلم اینو باور نداره   بس که ساده‌س دل من، پشت هم بد میاره[۳] ترانه‌های چند صدایی دوصدایی با همکاران خانم
عارف علاوه بر نارملا و پوران با دلکش، الهه، رامش، گوگوش، عهدیه، بهشته، شاهین، هایده، پوران زندی (همسر جمشید زندی) نیز ترانه‌های دوصدایی را اجرا کرد که بیشتر برای در فیلم‌های سینمایی ساخته شدند.[۵] همچنین در سال ۲۰۰۲ میلادی، عارف به عنوان خوانندهٔ مهمان در کداک تئاتر حضور یافت و ترانهٔ «سلطان قلبها» را همراه با لیلا فروهر اجرا کرد.[۲۵]در دههٔ ٤٠ و ٥٠ خورشیدی، بیشتر کرهای سلوی ترانه‌های عارف توسط خانمی به نام هرمینه اجرا می‌گردید.[۲۶] دوصدایی با همکاران آقا
ترانه‌هایی که عارف به همراه خواننده‌های مرد اجرا کرده عبارتند از: نصیحت (امیر رسایی)، گل سرخ(ستار)، ایران ایرانه(شهرام کاشانی) و اگه نباشی(رضا نادری) اجرای مشترک با ویگن و سخایی
اواخر سال ۱۳۷۰ خورشیدی (۱۷ مارس ۱۹۹۲) در یک فستیوال هنری ترانه‌های بارون بارونه، کلاغا و حالا خیلی دیره توسط ویگن و منوچهر سخایی و عارف به صورت مشترک اجرا شدند.[۲۷][۲۸] چند صدایی‌های دیگر ترانه‌های چهار صدایی (مربوط به فیلم دنیای پول):
برای این فیلم دو ترانه به نام‌های «دل غافل» و «دستت را در دست من ده» با صدای عارف، ویگن، پوران و بهشته ضبط و اجرا شد. برای این فیلم چندین ترانه ضبط شد که آهنگساز و تنظیم‌کنندهٔ آنها انوشیروان روحانی بود و کلام آنها توسط کریم فکور نوشته شده بود. ترانه‌های شش صدایی مربوط به نوروز ۱۳۵۷:
در یکی از ویژه برنامه‌های تلویزیونی دو ترانهٔ «سمنو» و «ای انسان» توسط عارف، سلی، بتی، نلی، نسرین و فرامرز پارسی اجرا شد. ترانهٔ شش صدایی «سرود ایران»(وطن جان من، جانم ایران من):
این ترانه اواخر دههٔ ۷۰ خورشیدی (پس از حوادث ۱۸ تیر ۷۶) توسط عارف، ویگن، شماعی زاده، هوشمند عقیلی و شیفته اجرا شد. ترانهٔ هشت صدایی «نوبهار»:
اجرا شده توسط عارف، ویگن، ستار، لیلا فروهر، مرتضی، اندی، کوروس و دلارام ترانهٔ هشت صدایی «حاجی فیروز»:
اجرا شده توسط عارف، ویگن، شماعی زاده، فتانه، حسن شجاعی، ناهید، اندی و کوروس ترانهٔ دوازده صدایی «خاک من ایران من کو»:
اجرا شده توسط عارف، ستار، حبیب، هوشمند عقیلی، شاهرخ شاهید، مرتضی برجسته، علی نظری، احمد آزاد، نازی افشار، صادق نجوکی، دلارام و شهلا سرشار ترانهٔ «موزیک»:
این ترانه با همکاری ۲۴ هنرمند ایرانی به تهیه کنندگی تلویزیون طپش در سال ۲۰۰۶ میلادی ضبط شد. ترانه‌سرای این اثر پاکسیما و آهنگساز و تنظیم‌کننده‌اش رامون بودند. ترانه‌های شاخص سایهٔ گریزان:
این ترانه در سال ۱۳۴۶ خورشیدی منتشر شد و هفته‌ها در صدر آهنگ‌های پر فروش بود. سایهٔ گریزان بر اساس آهنگی از «گروه بیتلز» (به نام I saw her standing there) ساخته شده که ریتم آن از دوچهارم به شش‌هشتم تبدیل شده و همچنین به سبک گروه بیتلز با ۳ گیتار نواخته شده است. سرایندهٔ این ترانه پرویز خطیبی بود که برای تبدیل ریتم کمک بسیاری به عارف و زاون اوهانیان (تنظیم کنندهٔ این اثر) نمود.[۱۰][۲۹] دریاچهٔ نور:
این ترانه در سال ۱۳۴۷ با ملودی زیبایی از پرویز مقصدی اجرا و منتشر شد. دریاچهٔ نور از سوی خوانندگان مجلهٔ جوانان در «رتبهٔ دوم برترین ترانهٔ سال ۱۳۴۷» قرار گرفت که باعث شهرت و محبوبیت بیشتر عارف گردید.[۳۰] احساس رضایتمندی عارف به حدی بود که بُغض صدایش را فراموش کرد.[۳] عارف می‌گوید:
زمانی که آهنگ «دریاچهٔ نور» بسیار گل کرده بود، ویگن هم به مقصدی مراجعه کرد تا آهنگی در این سطح برایش بسازد و او هم «گل سرخ» را نوشت که بسیار هم مورد توجه قرار گرفت.[۲۹] سلطان قلبها:
این ملودی ماندگار توسط انوشیروان روحانی بر روی کلام ساده‌ای از محمدعلی شیرازی با تنظیم منوچهر چشم‌آذر در سال ۱۳۴۷ برای فیلمی به همین نام ساخته شد. این ترانه با وجود اینکه «ترانهٔ فیلم» به مفهوم مدرن و شناخته‌شده‌اش نیست، اما در گذر سال‌ها آن قدر شهرت و ماندگاری یافته که چشم‌پوشی از آن غیرممکن به نظر می‌آید. ترانه‌ای که شاید به‌ظاهر ساده و حتی تا حدی بازاری و بیش از حد رقیق به نظر بیاید، اما در خود راز ماندگاری و «آن»ی را دارد که بسیاری از آثار جدی‌تر و موفق‌تر فاقد این عنصر جادویی بوده‌اند.[۳۱]فردین در «فیلم سلطان قلبها» برخلاف دیگر آثارش که ایرج به جایش می‌خواند و او لب می‌زد، در این اثر عارف را جایگزین ایرج کرد. این جابجایی موجب شد که «ترانهٔ فیلم سلطان قلبها» با دیگر آثار فردین تفاوت‌های چشمگیری داشته باشد. این تفاوت چه به لحاظ ترانه‌های فیلم و اشعار آن و چه به لحاظ ارکستراسیون و اجرا یک سر و گردن از تمام ترانه‌های قبلی فیلم‌های فردین بالاتر بود.[۳۲]فردین برای اجرای ترانه‌های این فیلم انگیزهٔ شخصی داشت، او می‌گوید:
... خیلی از دست‌اندرکاران سینما اعتقاد داشتند اگر ایرج جای فردین نخواند، فردین شکست می‌خورد. به همین خاطر من «سلطان قلبها» را ساختم با صدای عارف. از دیگر دلایلش این بود که ایرج هم مثل جلیلوند جای همه می‌خواند و از طرف دیگر دستمزدش را هم زیاد کرده بود.[۳۳]
این ترانه شنونده را به تماشای یک عشق رویایی و افسانه‌ای دعوت می‌کند که با وجود تردیدها، نیروی خیر بر شر پیروز می‌شود و عاشق و معشوق به هم می‌پیوندند. استقبال مردم از «ترانه‌های فیلم سلطان قلبها» موجب شد که به فاصلهٔ کوتاهی آهنگ‌های این فیلم به صورت صفحه به بازار بیاید و عارف (به عنوان خوانندهٔ این ترانه‌ها) جایگاه مستحکم‌تری در بین خوانندگان آن دوره به دست آورد.[۳۲] عارف در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی) مجدداً این ترانه را با تنظیم عبدی یمینی اجرا نمود. با این حال در حافظهٔ شنیداری مردم نسخهٔ قدیمی ثبت شده است.عارف می‌گوید:
من وظیفه داشتم که این ترانه را بازسازی کنم، به دلیل اینکه برای فیلم ضبط شده بود. در فیلم لازم بود که صداهای اضافی سنج (به نوازندگی شهبال شب‌پره) وجود داشته باشد، که در تنظیم دوم حذف شذند. همچنین در آن زمان ترانه‌ها به صورت استریو ضبط نمی‌شدند، ولی در تنظیم دوم با بهترین کیفیت ضبط شد. عبدی یمینی در تنظیم دوم از ۵۰-۶۰ نوازنده در استدیو استفاده کرد و صداهای گروه کر (متشکل از دختران و پسران آمریکایی) را در یک کلیسا ضبط نمود. اما من هرقدر هم این ترانه را عظمت دهم باز هم مردم نسخهٔ قبلی را می‌پسندند، چرا که آن اجرا در ذهنشان جا افتاده است.[۵] جهان پهلوان:
این مرثیه پس از درگذشت غلامرضا تختی در اواخر دههٔ ۴۰ ضبط می‌شود، اما هیچ وقت منتشر نمی‌شود. موسیقی زیبای بابک بیات بر روی سروده‌ای از شهرام دانش منجر به خلق اثر درخشانی شده که نشان از تعهد و شهامت بالای عوامل سازنده‌اش نیز دارد. اجرای چنین ترانه‌ای در شرایط سخت سیاسی زمانه‌اش اتفاق آسانی نبوده است. بابک بیات این قطعه یکی از افتخارات کارنامه کاری‌اش می‌دانست. در تاریخ ۲۱ اذرماه ۱۳۹۱ این ترانه توسط عارف در اختیار یکی از شاگردان بابک بیات فرار می‌گیرد تا در فضای مجازی منتشر شود. دکلمه‌ای که در انتهای آهنگ شنیده می‌شود نیز صدای شهرام دانش است. این قطعه به «بابک» پسر غلامرضا تختی تقدیم می‌شود.[۳۴] طلسم آرزوها:
این ترانه از سوی خوانندگان مجله جوانان عنوان «بهترین ترانهٔ سال ۱۳۴۸» را کسب کرد.[۳۰] طلسم آرزوها اولین همکاری عارف با علیرضا طبایی بود در زمان خودش بارها از رادیو پخش شد و حدود یک سال و نیم ترانه روز به حساب می‌آمد. شهرت و فروش صفحهٔ «طلسم آرزوها» به حدی بود که کمپانی‌های صفحه پُرکنی یک صفحه از طلا به عنوان کادو عارف اهدا کردند.[۳۵] قصهٔ شهر سکوت:
این ترانه اواخر دههٔ ۴۰ به همراه «ارکستر دانشگاه تهران»(به سازندگی و رهبری فریدون شهبازیان) با شعری از اردلان سرفراز ضبط شد و به صورت صفحهٔ ۴۵ دور منتشر گشت. همچنین این ترانه در آلبوم «۳۷ترانه، ۳۷خواننده، ۳۷سال رادیو ایران» نیز به یادگار انتشار یافت. با من بمان:
این ترانه نیز اواخر دهه ۴۰ به همراه «ارکستر مخصوص زنان ایران»(به سازندگی و رهبری فریدون شهبازیان) با شعری از ایرج جنتی عطایی ضبط شد و به صورت صفحهٔ ۴۵ دور منتشر گشت. حالا خیلی دیره:
اواخر سال ۴۹ يا ۵۰ شمسى که صفحه‌ها ۴۵دور و دو روى بودند، اردلان سرفراز دو شعر «شايد بدونى» و «حالا خيلى ديره» را در اختیار آهنگساز جوانی به نام حسن شماعى‌زاده قرار می‌دهد تا بر روی آنها کار کند. او پس از بازگشت به ایران متوجه می‌شود که ترانهٔ «حالا خيلى ديره» با صداى عارف گل کرده. [۳۶] بوم پام (Boom Pam):
این ملودی در دههٔ ٦٠ میلادی توسط Panos Gavalas(آهنگساز و شاعر یونانی) ساخته و توسط Aris San (خوانندهٔ اسرائیلی) اجرا و منتشر شد که بسیار شهرت یافت. [۳۷] در ایران نیز در ابتدا امیر رسایی آن را اجرا کرد، اما عارف با تنظیم تازه‌ای آن را مجدداً اجرا نمود. برخی از مجلات آن زمان شایعهٔ «اختلاف بین رسایی و عارف؛ مشاجرهٔ لفظی این دو نفر» را مطرح کرده بودند، اما امیر رسایی در مصاحبه‌ای اعلام کرد که:« در مورد اجرای این ترانه توسط عارف کاملاً توافق داشتیم و جز او هیچکس را بعنوان خوانندهٔ جاز قبول ندارم...» همه چیم یار - داش غلام(ای خدا)
این دو ترانه در سال ۱۳۵۰ برای فیلم غلام ژاندارم اجرا شدند. هر دو ترانه دارای ملودی اصیل ایرانی بودند که توسط انوشیروان روحانی تنظیم گردید و اشعار آن را امان منطقی سرود. از آنجایی که ملودی این ترانه‌ها اصیل بودند، خیلی زود سر زبان‌ها افتادند.[۴]به دلیل استفاده از نام شخص، ترانهٔ داش غلام مجوز پخش از رادیو را نگرفت. اما پس از تصحیح شعر توسط دکتر نیر سینا -مسئول شورای شعر رادیو- ، این ترانه مجدداً اجرا شد و با نام ای خدا (دنیا فقط دو روزه) پخش گردید.[۷] عشق تو نمی‌میرد:
این ترانه سال ۱۳۵۰ توسط علیرضا طبایی سروده شد و با ملودی زیبایی از جمشید زندی و تنظیم منوچهر چشم‌آذر ضبط و منتشر شد. همچنین لقب «مرد حنجره طلایی» برای عارف بر روی کاور صفحهٔ این ترانه درج شده بود. در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی) عارف مجدداً این ترانه را با تنظیم عبدی یمینی اجرا نمود. مرد تنها:
این ترانه با ملودی زیبایی از سورن و شعری از ایرج جنتی عطایی می‌باشد. عارف دربارهٔ این ترانه می‌گوید:
من وقتی این ترانه را اجرا می‌کنم احساس پرواز و سبکی می‌کنم. این آهنگ و شعر اثر عجیب و غیرقابل وصفی در من دارد.[۴] نامهربان/ ای دو چشمت سبزه‌زاران:
این ترانه با کلامی از شهیار قنبری همراه با ملودی زیبایی از بابک افشار و تنظیم فوق‌العاده‌ای از واروژان در سال ١٣۵١ خورشیدی منتشر شد. عارف در سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳ میلادی) مجدداً این ترانه را با تنظیم تازه‌ای عبدی یمینی اجرا نمود. پرنده (پرندهٔ مهاجر):
این ترانه در اوایل دهه ۵۰ خورشیدی توسط ایرج جنتی عطایی نوشته شد. نخست قرار بود این کار را ابی بخواند ولی به دلیل سانسور این امر میسر نشد. در سال ۱۳۵۳ ایرج جنتی عطایی بر روی ملودی بابک بیات کلام ترانهٔ «تپش» را می‌نویسد که توسط عارف اجرا می‌شود. پس از بازشدن نسبی فضای سانسورها، ترانهٔ «پرندهٔ مهاجر» با صدای عارف اجرا می‌شود. در سال ۱۳۶۹ خورشیدی(۱۹۹۰ میلادی) این ترانه با ملودی کاملاً متفاوتی توسط داریوش اجرا و منتشر می‌شود. اوج (سهمم از تو):
این ترانه سروده‌ای از منصور تهرانی با ملودی زیبایی از حسن شماعی‌زاده و تنظیم واروژان است که بر روی صغحهٔ٣٣ دور ضبط و منتشر شد. یک سال بعد نیز با شکل دیگر و زمان کوتاه‌تر بر روی نوار کاست عرضه گردید. هم‌آوایی ترجیع‌بند این ترانه توسط حسن شماعی‌زاده انجام شده است. به امید دیدار:
این ترانه در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) برای یادبود بازی‌های آسیایی تهران با شعری از تورج نگهبان (و تصحیح دکتر نیر سینا) به همراه آهنگی از حشمت سنجری اجرا و ضبط شد. برگزار کنندگان مراسم ترانه‌ای می‌خواستند که بیانگر احساسات و عواطف انسان‌ها در هر نوع «جدایی» باشد؛ یعنی نوعی خداحافظی که بتواند در هر موردی به کار رود.
حشمت سنجری در خاطراتش می‌گوید:
با اینکه تعداد خوانندگان خوبی که در زمینه آوازخوانی شهرت دارند و من از صدای آنها لذت می‌برم کم نیست، من شخصاً عارف را انتخاب کردم. در اینجا البته سلیقه شخصی من مطرح بوده‌است؛ ولی غیر از این مسئله هم باید اشاره کنم که او یکی از کسانی است که فکر می‌کنم حس موزیکالیته و ریتم خوبی دارد. در این خواننده احساس طبیعی ریتم وجود دارد. در ضمن، او علاوه بر اینکه خود ورزشکار است به ورزش علاقه بسیاری دارد و حتی در بسیاری از مسابقات فوتبال به صورت یک عکاس حرفه‌ای از مسابقه عکس می‌گیرد. به هر حال، پس از اجرای این قطعه متوجه شدم که انتخاب شایسته‌ای انجام داده‌ام و به خوبی از عهدهٔ انجام کار برآمده است. او درک موسیقی خوبی دارد و بیان مناسب با موسیقی دارد. گذشته از این، صدای او رِنگ قشنگی دارد که به دل می‌نشیند، یا دستکم به دل من می‌نشیند![۳۸]
عارف در مراسم اختتامیهٔ این بازی‌ها، در حضور بیش از صدهزار نفر تماشاگر و همچنین مهمانان ویژه (مقامات عالی‌رتبهٔ ایران و سران دولت‌های آسیایی) این ترانه را همراه ارکستر سمفونیک تهران (شامل هفتاد نوازنده) به رهبری حشمت سنجری اجرا کرد. اجرای بی‌نقص عارف در این مراسم یک نتیجهٔ مهم را برای او در پی داشت: دریافت "مدال درجه اول همایون در بخش فرهنگی" از سوی محمدرضا شاه پهلوی.
عارف می‌گوید:
آن روز در استادیوم جمعیت زیادی آمده بود، صفحهٔ این ترانه با قاب زیبایی در بین تماشاگران پخش شده بود و همچنین متن ترانه برای مهمانان ویژه ترجمه شده بود تا متوجه بشوند همراه ارکستر چه خوانده می‌شود. اولین ملودی که زده شد، پژواک صدایش بعد از چند ثانیه به گوش‌مان برگشت. بروز این مشکل پیش‌بینی نشده بود و گروه را غافلگیر کرد. همه عصبی و کلافه شده بودند و می‌ترسیدند که من پس و پیش بخوانم. من سعی کردم به اعصابم مسلط باشم و صدای برگشتی را کاملاً نشنیده بگیرم و صدایم را با ریتم رهبر ارکستر هماهنگ کنم. پس از پایان اجرا همه گروه از خوشحالی همدیگر را در آغوش کشیدند، چرا که از بروز یک آبرویزی جلوگیری شده بود.[۵] نور و آینه و صدا / گل و تگرگ / باغ بارون زده:
این سه ترانه حاصل ٩ ماه سکوت عارف و تمرین مخفیانه با آهنگساز تحصیلکرده‌ای به نام سیاوش قمیشی می‌باشد. بسیاری از مردم بر این باور بودند که این افت عارف به معنای «تمام شدن» اوست، اما خودش آن را دورخیزی برای کسب رکودهای بالاتر می‌دانست. هر چند که سیاوش قمیشی در دههٔ ٤٠ در گروهی به نام The Rables عضویت داشت، اما این سه ترانه جزو اولین قدم‌های حرفه‌ای او در موسیقی پاپ ایرانی می‌باشد.سیاوش قمیشی اعتقاد داشت که آهنگسازان قبلی از تمام قدرت و وسعت صدای عارف استفاده نکرده‌اند و در همکاری‌اش با عارف وعدهٔ ترانه‌های متفاوتی را داده بود. [۳۹]گل و تگرگ ترانه‌ای بود که توسط ایرج جنتی عطایی سروده شد که از بم‌ترین صدای عارف تا اوج صدای او ادامه پیدا می‌کند. [۳۹] عارف ٩٩٪ به موفقیت این ترانه خوش‌بین بود اما با بی‌مهری «شورای ترانهٔ رادیو» مواجه شد و مجوز پخش از رادیو را نگرفت.[۴۰] انتظار:
این ترانه در سال ۱۳۵۴ با ملودی زیبایی از انوشیروان روحانی و با شعری از اردلان سرفراز منتشر شد و نیز در جشن چهارم آبان سال ۱۳۵۶ به صورت زنده در تلویزیون ملی به همراه تکنوازی پیانو اجرا گردید. همچنین این ملودی با شعر تازه‌ای از هما میرافشار(به نام تب انتظار) با صدای لیلا فروهر در فیلم «مهمان» عرضه شد. فضای تهی:
این ترانه در ابتدا توسط خوانندهٔ جوانی به نام حمید شب خیز بصورت شش‌هشتم اجرا شد. عارف نیز در سال ١٣٥٦ این ترانه را بر روی آهنگ سنگینی از محمود قراملکی اجرا نمود. شعر این ترانه احساسات درونی عارف بود، چرا که پس از ١٠ سال از همسر سوم خود جدا شده بود. مردم همیشه مردم
زندگی نزدیک عارف با جنتی عطایی و بحث‌های ایدئولوژیکی این دو نفر به آفرینش ترانهٔ «مَردم همیشه مَردم» منجر شد که با آهنگسازی سیاوش قمیشی تکمیل گردید. این ترانه اولین و آخرین همکاری موسیقایی عارف و جنتی عطایی می‌باشد. [۴۱] سرباز کوچولو
این ترانه در اوج جنگ ایران و عراق(اوایل دههٔ ٦٠ خورشیدی) اجرا و منتشر شد که شهادت پسران نوجوان ایرانی را نقد می‌نماید. شعر این ترانه توسط شاعر گمنامی به نام همایون هوشیارنژاد سروده شد و حسن شماعی زاده ملودی زیبایی را برای آن نوشت.[۴۲] بمان مادر:
این ترانه در سال ۱۳۶۵ خورشیدی با آهنگی از بابک افشار بر روی شعر و دکلمه‌ای از نادر نادرپور به همراه ارکستر بزرگی به رهبری احمد پژمان ضبط شد و به مادران شهدای جنگ ایران و عراق تقدیم گردید. سرمایه‌گذار این ترانهٔ پرخرج هاملت میناسیان بود که پس از تسویه حساب، عارف صاحب این اثر گردید. ۲ سال بعد پس آشتی بابک افشار با داریوش، همین ترانه توسط داریوش اجرا شد.[۴۳] روزگار غریبست نازنین:
این ترانهٔ معروف با آهنگی از احمد پژمان بر روی شعری از احمد شاملو به همراه ارکستر بزرگ ضبط و منتشر شد. در ابتدا بابک افشار بر روی این شعر آهنگی را نوشت که مورد تأیید عارف قرار نگرفت که باعث دلخوری وی گردید. قبل از انتشار ترانه، عارف به صورت تلفنی از شاملو(که ساکن کرج بود) کسب اجازه می‌نماید، او نیز بدون هیچ چشمداشتی ترانه‌اش را در اختیار عارف می‌گذارد. عارف این ترانه را افنخار زندگی‌اش(نه فقط زندگی هنری) میداند.[۴۴] خاک من ایران من کو:
این سرود ملی میهنی در نوروز ۱۳۶۶ به تهیه‌کنندگی عارف منتشر شد. موزیک و تنظیم و رهبری ارکستر توسط احمد پژمان (با دستیاری فرید فرجاد) بر روی شعری از هما میرافشار انجام شده است. ۱۲ خواننده‌ای که در این اثر حضور داشتند عبارتند از: عارف، ستار، هوشمند عقیلی، شاهرخ شاهید، مرتضی برجسته، حبیب، علی نظری، احمد آزاد، نازی افشار، صادق نجوکی، دلارام و شهلا سرشار. نوبهار:
این سرود نوروزی در نوروز ۱۳۷۲ به تهیه‌کنندگی منوچهر بی‌بیان در تلویزیون جام جم ضبط شد. ۸ خواننده‌ای که در این اثر حضور داشتند عبارتند از: عارف، ویگن، ستار، مرتضی برجسته، لیلا فروهر، اندی، کوروس و دلارام. گل گلخونه:
این ترانه آغازگر فصل تازه‌ای از فعالیت‌های هنری عارف در غربت می‌باشد. ترانه‌سرا و آهنگساز این ترانه جهانبخش پازوکی بود که در آن زمان در ایران زندگی می‌کرد و این ترانه را به همراه ویولن از طریق تلفن به عارف رساند که توسط منوچهر چشم‌آذر به زیبایی تنظیم گردید. در این ترانه منظور از «تو به من هدیه بکن پر پرواز» آرزوی شاعر برای خروج از ایران بوده است. [۴۵] خلیج فارس:
پس از خودداری ابی از خواندن ترانه خلیج در کنسرتی در دبی (نوروز ۱۳۸۲) و مشاجرهٔ این خواننده با جمعی از طرفدارانش، شهر لس‌آنجلس برای مدتی به دو اردوی موافق و مخالف این آوازخوان تقسیم شد. عارف در صدد برآمد تا برای ابراز پشتیبانی از نام و نشانه‌های تاریخی خلیج‌فارس، ترانه‌ای تازه به همین نام اجرا کند. عارف می‌گوید:
با مسائلی که پیش آمد که من وارد آن مطالب نمی‌شوم، احساس کردم که برادر عزیر من آقای ابی در این مسئله تنهاست و احتیاج است که ما هم در کنارش باشیم و او را تنها نگذاریم و در سنگر تنها مانده. نتیجتاً این فکر را همیشه داشتم که ترانه‌ای به اسم خلیج‌فارس باید خوانده شود با یک مضمون دیگری با شکل دیگری و تابلوی دیگری. ولی می‌دانستم که این کار بسیار کار مشکلی است. اول این که همیشه فکر می‌کردم اگر این کاری که قرار است ما اجرا کنیم نتواند نمره بیست بیاورد و حداقل کنار آن خلیج قبلی بایستد و محکم بایستد نباید اجرا شود ولی خوشبختانه این مسئله حل شد و به جرأت می‌توانم بگویم که ترانه‌ای به همان زیبایی خلیج ابی خواهد بود و سنگر دو سرباز خواهد داشت و من در کنار آقای ابی خواهم ایستاد.[۴۶] وصیت‌نامه:
این ترانه در سال ١٣٧٧ خورشیدی در آلبومی به همین نام (به صورت تک آهنگ) گنجانده و منتشر شد. مضمون این ترانه، زبان حال مادران میهن و وصیت‌نامه شهدای جنگ ٨ ساله می‌باشد که با کلام مسعود امینی اجرا شده است. یک سال بعد از انتشار این ترانه، شهرام صولتی با تغییراتی در شعر و با تنظیم متفاوتی این ترانه را با نام "خاک" اجرا و منتشر می‌کند. بزن آتش:
این ترانه براساس سرودهٔ شهریار دادور و با آهنگسازی اسفندیار منفردزاده در سال ١٣٨٥ خورشیدی (٢٠٠٧ میلادی)، به مناسبت روز جهانی زنان(٨ مارس) اجرا گشت. توفان:
ویدئوی این ترانه در مهرماه ۱۳۹۲ پخش شد که شعر آن تلفیقی از ترانه‌های گذشتهٔ عارف است. «توفان» تداعی‌کنندهٔ ترانه‌های دریاچهٔ نور، عشق تو نمی‌میرد، قصر صدف، سلطان قلبها، نامهربان (ای دو چشمت سبزه‌زاران)، گل گلخونه، حالا باز دوباره من، غریبه (ای خدا حرفی بزن) و ای‌خدا (دنیا فقط دو روزه) می‌باشد. این ترانه در بسیاری از رده بندی‌ها به عنوان بهترین ترانه انتخاب شد و رکوردی بالغ بر یک میلیون دانلود را کسب کرد.[۴۷] هم‌آوایی قسمتی از این ترانه توسط هلن انجام شده است.[۴۸] گریه نکن:
این ترانه با شعر و آهنگی از عماد رام در اول ژانویه ٢٠١٥ منتشر شد. در ابتدا قرار بود که این ترانه در قالب آلبوم «عزیز قصّه» منتشر گردد که میسّر نشد، اما پس از حدود ۱۳ سال با تنظیم تازه‌ای از کاظم عالمی ضبط و منتشر گردید. زمانی که عارف در جشن عروسی فرزند عماد رام در آلمان شرکت کرد، این شعر و نُت کاملش را به عنوان سپاس از عماد رام دریافت نمود.[۳] [۵] حضور در سینما نوشتار اصلی: فیلم‌شناسی عارف عارف‌کیا به عنوان خواننده
در بین خوانندگان، عارف به همراه ایرج، پورهاشمی و عهدیه بیشترین ترانه ها را برای فیلمها خوانده اند. از صدای عارف علاوه بر تیتراژ فیلمها، بر روی لبهای چهره هایی نظیر محمدعلی فردین، علی تابش، ایرج قادری، ایرج رستمی و ... استفاده گردید. با توجه به اطلاعات موجود، اولین ترانه‌ای که عارف برای فیلمها اجرا کرد در سال ۱۳۴۱ برای فیلم قربانی هوس بوده است. این فیلم در اول فروردین ۱۳۴۲ در سینماها به اکران عمومی درآمد.
در میان آثار سینمایی عارف، ترانه‌هایی که در فیلمهای سلطان قلبها و غلام ژاندارم اجرا شد دارای شهرت بیشتری می‌باشند. ترانه سلطان قلبها در گذر سال‌ها آن قدر شهرت و ماندگاری یافته که چشم‌پوشی از آن غیرممکن به نظر می‌آید.[۴۹] به عنوان هنرپیشه و خواننده
اولین بار که چهرهٔ عارف بر روی پردهٔ سینما نقش بست در سال ۱۳۴۴ برای فیلم «در دنیا بیگانه بودم» می‌باشد. او در این فیلم در به عنوان خوانندهٔ کاباره ایفای نقش نمود.[۵۰]
به دعوت تهیه کنندگان سینما، عارف هم به مانند ویگن و منوچهر سخایی به سینما کشیده شد. او مجموعاً در ۶ فیلم بازی کرد ولی پس از مدتی از دنیای بازیگری کناره گیری کرد.[۵۱]
فیلمهایی که عارف بازی کرده عبارتند از: ۱- ازدواج ایرانی (احمد نجیب زاده، ۱۳۴۷) ۲ - عشق آفرین (احمد نجیب زاده، ۱۳۴۸) ۳ - ساقی (جمشید شیبانی، ۱۳۴۹) ۴ - آینه زمان (احمد نجیب زاده، ۱۳۴۹) ۵- قربون هرچی خوشگله (نظام فاطمی، ۱۳۵۲) ۶- بزن بریم دزدی (داریوش کوشان، ۱۳۵۳)
همچنین در سال ۱۳۴۵ خسرو پرویزی (کارگردان معروف) فیلمی به نام آقا دزده را به سه خواننده روز و محبوب (یعنی ویگن و عارف و منوچهر سخایی) پیشنهاد می‌دهد که هر سه موافقت می‌کنند. مقدمات کار فراهم می‌شود، همه چیز مرتب است اما بنا به دلائلی امکان ادامه پروژه میسر نمی‌شود.[۵۲] در نهایت پیشنهاد بازی در این فیلم به رضا بیک ایمانوردی داده می‌شود که به‌ناچار دو نقش گانگستر و ساده لوح را بازی می‌کند.[۵۲]در صورت اتمام این پروژه با حضور هر سه خواننده، این فیلم می‌توانست یکی از فیلمهای پولساز دهه ۴۰ باشد.[۵۲] پس از انقلاب مستند «عارف به توان دو
این فیلم مستند- داستانی که به کارگردانی " نادر داودی" در سال ۱۳۸۶ ساخته شده است، شرح آمال و آرزوی جوانی به نام "بزرگمهر" در تهران است که شیفتهٔ "عارف" می‌باشد و به همین دلیل به "عارف" مشهور است. او امیدوار است روزی عارف عارف‌کیا را از نزدیک ببیند.[۵۳] فیلم «آهنگ غربت
این فیلم بلند (با نام اصلی The Tune of Nostalgia) به کارگردانی ژوزف هوسپیان (فرزند کشیش هایک هوسپیان) ساخته شده و در جشنوارهٔ سان فرانسیسکو به عنوان بهترین فیلم خارجی انتخاب گردیده است. این فیلم براساس تجربیات واقعی زندگی از پناهندگان ایرانی در اتریش می‌باشد.[۵۴][۵۵] افتخارات و جوایز دریافت عالی‌ترین مدال فرهنگی کشور (مدال درجهٔ اول همایون):
در شهریور سال ۱۳۵۳ خورشیدی، عارف به دلیل اجرای زنده و بی‌نقص ترانهٔ به امید دیدار در مراسم اختتامیهٔ بازی‌های آسیایی تهران این مدال را از دست محمد رضا پهلوی دریافت نمود.[۲۹] دریافت مدال افتخار ایرانیکا:
در اردیبهشت سال ۱۳۸۷ خورشیدی، عارف به دلیل همکاری‌های چندین ساله خود با کمیته دوستداران ایرانیکا که بدون چشمداشت مالی انجام شد، این مدال را دریافت نمود.[۵۶] انتخاب به عنوان بهترین خوانندهٔ مرد موسیقی پاپ ( 9 دوره):
این نظرسنجی که توسط مجله جوانان به نام رفراندوم محبوب‌ترین چهره‌های موزیک سال برگزار می‌شد، از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ خورشیدی ادامه داشت. بهترین‌های هر دوره به این صورت بود: سالنفر اولنفر دومنفرسومنفر چهارمتاریخ چاپ مجله 1345ویگنایرججمشید علیمرادعارف  1346ویگن - عارفایرجگلپایگانی   1347ویگن     1348ویگن - عارفسرهنگ زاده    1349عارف     1350عارف     1351عارف - منوچهر سخاییفریدون فروغیامیر رسایی   1352عارفداریوشمنوچهر سخایی   1353عارفستاروفا 1 اردیبهشت 1354 1354عارفویگنمنوچهر سخایی 20 اردیبهشت 1355 1355عارفشماعی زادهویگن 15 اسفند 1355
  انتخاب به عنوان جذاب‌ترین مرد سال (۱۳۴۹ خورشیدی):
این نظرسنجی توسط مجلهٔ زن روز برگزار شد که در آن ۱۷هزار زن و دختر ایرانی شرکت کردند. نامزدان دریافت این جایزه از بین سیاستمداران، هنرمندان و ورزشکاران آن زمان (اساساً تمام مردان مشهور ایرانی به جز شاه) انتخاب شده بودند.[۲]ترتیب آرا به این شرح بود:۱-عارف ۲-ناصر ملک مطیعی ۳-بهروز وثوقی ۴-محمدعلی فردین ۵-همایون بهزادی ۶-امیر عباس هویدا ۷-نعمت الله آغاسی ۸-پرویز صیاد ۹-حبیب‌الله روشن‌زاده ۱۰-فریدون فرخزاد ۱۱-منوچهر سخایی ۱۲-حسین کلانی ۱۳-ناصر حجازی ۱۴-منوچهر اقبال ۱۵-انوشیروان روحانی[۵۷] حضور در جشن دویستمین سال استقلال آمریکا:
این مراسم در سال ۱۳۵۴ خورشیدی (۱۹۷۵ میلادی) در مدیسن اسکوئر گاردن (واقع در شهر نیویورک) برگزار شد که در آن کشورهای زیادی دارای غُرفه بودند. از ایران نیز محصولاتی مانند صنایع دستی و خاویار در این نمایشگاه معرفی و فروخته می‌گردید. همچنین عارف و مرضیه از طرف رادیو به این مأموریت رفته بودند که هر روز برنامه اجرا می‌کردند.[۲۹] دریافت لوح تقدیر از دانشگاه UCLA آرزوی بازگشت به ایران
عارف در سال‌های اخیر کشور امارات را برای سکونت انتخاب کرده که دلیل آن را فاصلهٔ کم ٢٠ دقیقه‌ای با ایران می‌داند. او بیش از ١٠ سال هر شب (بجز ایام سوگواری) در دوبی برنامه اجرا کرده و از این طریق با ایرانیان داخل کشور در ارتباط نزدیک بوده است. [۳]
وی همیشه در برنامه‌هایش از آرزویش که بازگشت به ایران است سخن به میان آورده است. این حرفها به گوش نیروهای امنیتی ایران رسیده و شروطی را برای بازگشت عارف تعیین نموده‌اند: نوشتن توبه‌نامه، فراموش کردن هنر خوانندگی، حضور در اجتماع کمتر از ٥ نفر. این شروط برای عارف بسیار سنگین و دردناک بوده و همانند برخی از همکارانش به آن شروط "نه" گفته است.[۱۹]
  خط‌مشی مذهبی و سیاسی مذهب شیعه:
عارف در کنار خانوادهٔ مادری‌اش بزرگ شده بود و هرسال سر سفرهٔ نوروز پدربزرگش این شعر را می‌خواند: بهار آمد، بهار آمد، خوش آمد   علی با ذوالفقار آمد خوش آمد [۲۶]
او در یکی از مصاحبه هایش اذعان داشت که عاشق تمام شهرهای ایران و همچنین عاشق حرم امام رضا می‌باشد.[۱۹] خانوادهٔ شاهدوست:
تمامی اعضای خانوادهٔ عارف (مادر، پدربزرگ، مادر بزرگ، دایی و خاله‌ها) دوستدار سلطنت پهلوی بودند و با احترام شدیدی در مورد شاه حرف میزدند. او خانواده‌اش را با اصطلاح شاهدوست(به آذری شاهسَوَن) معرفی نموده است.[۱۹] حضور در دربار پهلوی:
در بسیاری از مهمانی‌هایی که در کاخ نیاوران برگزار می‌شد، از عارف نیز جهت اجرای برنامه دعوت به عمل می‌آمد. در یکی از مراسم‌هایی که جهت استقبال از مهمانان عرب‌زبان با حضور عارف و گوگوش برگزار شده بود، عارف یکی از ترانه های ام کلثوم را اجرا کرد. حضور در ظفار:
عارف هم مانند گوگوش و پوران در جریان جنگ ظفار به عمان رفت و برای سربازان ایرانی برنامه اجرا کرد. پیام او به سربازان ایرانی این بود:
من می‌خوانم برای دل‌های شما، برای قلب‌های پرشور شما. برای شما که می‌جنگید تا آ‌ب‌های فیروزه‌گون خلیج‌فارس هرگز رنگ خون نبیند. حضور در کنسرت مجاهدین:
پس از وقوع انقلاب، بسیاری از هنرمندان به علت ممنوع‌الخروج شدن در ایران ماندند. اوایل دهه ٧٠ خورشیدی، مرضیه (خوانندهٔ قدیمی) برای انجام عمل جراحی مجوز خروج گرفت و به پاریس رفت. او با دیدن یکی از سالن‌های مجلل پاریس (palau de congressos) آرزو می‌کند که باز هم بتواند پس از ١۵ سال آواز بخواند. دختر وی (هنگامه امینی) برای آن که مادرش به آرزویش برسد، تصمیم می‌گیرد که از گروه مجاهدین کمک بگیرید، به خاطر همین مجبور می‌شود قرارداد سنگینی را با آنها ببندد. مرضیه به ایران برمی‌گردد، اما برای انجام مرحلهٔ بعدی معالجات و اجرای کنسرت نمی‌تواند مجوز خروج دریافت کند. به ناچار عارف، ویگن، الهه، منوچهر سخایی، عماد رام، مرتضی برجسته، امیر آرام و محمد تقدسی(خواننده اٌپرا) جایگزین مرضیه می‌شوند تا این برنامه را در نوروز ١٣٧٣ خورشیدی اجرا کنند. [۲۹]ابن خوانندگان در ابتدا درک درستی از ماهیت ایدئولوژیکی – سیاسی مجاهدین نداشتند و با انگیزه‌های کاملاً حرفه‌ای به مجاهدین نزدیک شده بودند؛ که آن هم بخاطر این بود که آنها به واقع آدم‌های سیاسی نبودند و با شاخص‌های شغلی و حرفه‌ای به تور مجاهدین افتاده بودند

خوانندگان

نصرت فاتح علی خان

 
نصرت فتح علی خان
نام اصلی پرویز فتح علی خان
نام مستعار شاهنشاه قوالی، خان صاحب، نصرت خان
تولد ۲۲ مهر ۱۳۲۷
فیصل‌آباد، پنجاب، پاکستان
ملیت  پاکستان
مرگ ۲۵ مرداد ۱۳۷۶ لندن انگلستان
سبک‌(ها) قوالی، غزل، موسیقی تلفیقی
سازهای برجسته
طبلا

نصرت فاتح علی خان، خواننده و استاد سبک قَوّالی[۱] اهل پاکستان بود.

نصرت فاتح علی خان، از دریافت‌کنندگان جایزه پیکاسو است. از ترانه‌های مشهور وی می‌توان به دللگی و دم مست قلندر اشاره کرد.

زندگی

وی در تاریخ ۱۳ اکتبر ۱۹۴۸ میلادی، در شهر فیصل‌آباد در استان پنجاب، پاکستان متولد شد. پدر وی فاتح علی خان، موسیقی‌شناس، نوازنده و خواننده موسیقی قوالی بود. او در سال ۱۹۶۴ میلادی، درگذشت و نصرت مجبور شد که جای پدر را در گروه پر کند. نصرت توسط عمویش، استاد مبارک علی خان تحت آموزش قرار گرفت.

نصرت فاتح علی خان، در طول زندگی خود توانست سبک قَوّالی را به موسیقی جهانی معرفی کند.[۲] وی با مایکل بروک در هالی ود هم موسیقی بسیار موفقی ارائه داده بود که پذیرش جهانی داشت۔ از بهترین غزل ها و قوالی های او می توان به غزل های زیر اشاره نمود۔ ۱۔ دل لگی ۲۔ تم ایک گورکه دهندا هو [تو یک معمایی] ۳۔ آفرین آفرین ۴۔ دم مست قلندر ۵۔ دلهے کا سهرا [تاج گل داماد] ۶۔ مزه آگیا [حال کردم] ۷۔ مست نظروں سے الله بچاے [ خدا از نگاه مستش پناه بده] ۸۔ تنهایی ۹۔ سانسوں کی مالا په [رو دسته گل نفس هام] ۱۰۔ علی دا ملنگ [ملنگِ علی ام] ۱۱۔ هنجو اکهیاں دے [اشک ها در خیمه چشمات] ۱۲۔ من اٹکیا بےپرواه [وجودم بدون هراس] ۱۳۔ رب نوں مناواں کدهی یار نوں مناواں [ یا خدامو خوش کنم یا یارمو] ۱۴۔ حق علی علی ۱۵۔ وهی خدا هے [همون خداست] قابل ذکر است که ایشان صدها قوالی و غزل هت داده که خارج از بیان است [۱]۔ صدای او خیلی زود در اعماق روح شنوندگان اثر می کرد و هنوز موسیقی او در سر تا سر جهان پخش می شود۔ روحش شاد باد] نصرت فاتح علی خان در تاریخ ۱۶ اوت ۱۹۹۷ میلادی، بر اثر عارضه قلبی در بیمارستانی در لندن درگذشت. وی در هنگام مرگ ۴۸ سال داشت.[۳]

 

خوانندگان

رضا یزدانی (خواننده)

 
رضا یزدانی
Reza Yazdani Live in Concert Milad Tower.jpg
اجرای زنده رضا یزدانی در برج میلاد در سپتامبر ۲۰۱۲
اطلاعات پس‌زمینه
نام اصلی رضا یزدانی
نام مستعار آقای خاص[۱]
تولد ۱۶ اکتبر ۱۹۷۳ ‏(۴۱ سال)
ملیت  ایران
سبک‌(ها) راک و پاپ وپاپ راک
ساز(ها) گیتار، آواز
سال‌های فعالیت ۱۳۷۷-کنون
وب‌گاه وب‌گاه رسمی
سازهای برجسته
گیتار الکتریک
گیتار بیس
گیتار آکوستیک

رضا یزدانی (متولد ‎۲۴ مهر ۱۳۵۲[۱]) خواننده، نوازنده، آهنگساز و هنرپیشه اهل تهران می‌باشد. او از نوجوانی موسیقی کار می‌کند. تخصص او در نواختن گیتار به‌ویژه گیتار الکتریک می‌باشد. اشعار ترانه‌های او بطور عمده درون مایهٔ اجتماعی دارند. لحن ترانه‌های رضا یزدانی اغلب گلایه آمیز و پُرکنایه هستند.

 

 
 

 

فعالیت‌ها

یزدانی موسیقی حرفه‌ای را در ۲۵ سالگی با آهنگسازی و خوانندگی برای تئاتر دادگاه جنجال برانگیز در سال ۱۳۷۷ شروع کرد و بعد از آن نیز آهنگسازی و خوانندگی تئاتر اگر باران بخواهد را در سال ۱۳۷۸ انجام داد. او یک سال بعد توانست اولین آلبوم خود را به نام شهر دل روانه بازار کند. این آلبوم شامل اجرای اشعار مولانا با آهنگسازی خود بود. در سال ۱۳۸۲ و پس از آشنایی با یغما گلرویی طی همکاری مشترک با او آلبوم پرنده بی پرنده که در ابتدا «کپ نکنید» نام داشت را ارائه کرد.

یزدانی خوانندگی و آهنگسازی برای سینما را در سال ۱۳۸۳ با کار در فیلم‌های مسعود کیمیایی شروع کرد. حکم، رئیس، محاکمه در خیابان و متروپل از جمله فیلم‌های مسعود کیمیایی هستند که یزدانی در آن‌ها فعالیت داشته است. یزدانی بیشترین تیتراژ را برای فیلم‌های سینمایی خوانده، از این رو به او خواننده سینما نیز می‌گویند؛ تیتراژ فیلم‌هایی چون کیفر، خودزنی، خط ویژه، چهره به چهره، گامهای معلق، طهران تهران (بازیگر و خواننده)، بوی گندم (بازیگروخواننده)، شب هزار و یکم و غیره. همینطور او خواندن آهنگ تیتراژ مجموعه مرگ تدریجی یک رویا را بر عهده داشت. او همچنین برای سریال قلب یخی هم چند آهنگ (از جمله تیتراژ سریال) خوانده است. رضا یزدانی در فیلم سینمایی طهران تهران به کارگردانی مشترک داریوش مهرجویی و مهدی کرم پور نقش آفرینی کرد و کار موسیقی آن فیلم هم بر عهده وی بوده است. او همچنین در فیلم سینمایی اینجا تاریک نیست به کارگردانی محمدرضا خاکی نیز ایفای نقش کرده است. پس از انتشار آلبوم هیس، یزدانی شروع به اجرای چندین کنسرت در تهران و دیگر شهرها کرد که در کنسرت مربوط به ۲۶ اسفند ماه ۱۳۸۹ با اجرای حماسی ترانهٔ خلیج فارس تمامی تماشاچیان را به ایستادن در سالن وا داشت. رضا یزدانی در بهمن ۱۳۹۱ در شیراز کنسرت برگزار کرد که با استقبال خوبی همراه بود. طراحی صحنه و دکور کنسرت‌های او خاص بوده و مورد توجه علاقه‌مندان قرار می‌گیرد. همچنین آخرین آلبوم وی به نام ساعتا خوابن بهمن ماه ۱۳۹۲ روانه بازار شد. همچنین در یکشنبه دوم تیر ۱۳۹۲ ترانهٔ مترو را با ترانه‌سرایی عبدالله روا منتشر کرد.[۲]

رضا یزدانی در تیرماه ۱۳۹۲ قطعه خودزنی با ترانه‌ای از بابک صحرایی و موسیقی ستار اورکی را منتشر کرد. این قطعه تیتراژ فیلم سینمایی خودزنی به کارگردانی احمد کاوری است.[۳]

رضا یزدانی در شب تولد خود در تاریخ سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲ نیز قطعه نوستالژی را منتشر کرد که مروری بر آثار خاطره انگیز وی است. در این قطعه از ترجیع بند ترانه‌های شمال، کوچه ملی، پیکان، لاله زار و کافه نادری استفاده شده که همگی اثر یغما گلرویی بوده است و قسمت‌های دیگر ترانه نیز سروده حسن علیشیری است. تنظیم قطعه نوستالژی برعهده محمد خرمی نژاد بوده است.[۴]

آلبوم هفتم رضا یزدانی ساعتا خوابن نام گرفت و نخستین و دومین تیزر آن هم در وبسایت رسمی یزدانی برای دریافت قرار داده شده است. در نخستین تیزر گفته می‌شود با ارائه این آلبوم سه‌گانه ساعت‌های رضا یزدانی -ساعت فراموشی، ساعت ۲۵ شب و ساعتا خوابن- به پایان می‌رسد. اینطور که از تیزر پیداست، این آلبوم قرار است اثری متفاوت از یزدانی باشد. سرانجام ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ آلبوم هفتم این هنرمند منتشر شد.[۵]

یزدانی آهنگ عشق پست مدرن را بعنوان نخستین تک‌آهنگ از آلبوم هفتم خود، ساعتا خوابن، منتشر کرد. دومین تک‌آهنگ نیز از همین آلبوم بنام مهتاب تو فانوس منتشر شد.[۵]

فعالیت ها

آلبوم ها

سینمایی

خوانندگان

 
 

 
 

فرزاد فرزین

 
فرزاد فرزین
Farzad farzin فرزاد فرزین.jpg
اطلاعات پس‌زمینه
تولد ۲۴ ژوئن ۱۹۸۱ ‏(۳۳ سال)
هرنگ
ملیت  ایران
سبک‌(ها) پاپ
سال‌های فعالیت خواننده، آهنگساز
وب‌گاه farzadfarzin.net
سازهای برجسته
پیانو، کیبورد، گیتار

فرزاد فرزین (زاده ۳ تیر ۱۳۶۰) خواننده ایرانی است. او به‌جز خوانندگی در آلبوم‌هایش، ترانه‌سرایی و تنظیم‌کنندگی هم کرده‌است. او کار موسیقی را به‌صورت رسمی از سال ۱۳۷۷ آغاز کرد و چهار آلبوم رسمی دارد. همچنین سابقه بازی در فیلم‌های سینمایی ازجمله پسران آجری ساخته مجید قاری‌زاده، کنسرت روی آب و سگ‌های پوشالی را داشته‌است. آخرین آلبوم او شخصی نام دارد که در ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ روانه بازار شد. از جمله همکاران هنری وی می‌توان به انوشیروان تقوی، رضا میر موسویو، سیروان خسروی، مریم اسدی و نوید سپهر اشاره کرد که وی را در این آلبوم یاری نمودند.[۱]

فرزین در نشست خبری و رونمایی از آلبوم شخصی، در پاسخ به پرسش خبرنگاران که به‌دلیل تشابه جنس صدای‌تان با جنس صدای فریدون فروغی آیا علاقه‌ای به هنر ایشان دارید، گفت:

سبک هنری ایشان مورد علاقه من نیست اما برای موسیقی ترانه‌هایشان احترام قائل هستم.[۲]

به‌گفته فرزاد فرزین در نشست خبری و رونمایی از آلبوم شخصی، تلاشش بر این بود که در این آلبوم پتانسیل‌های صدایش را که قبلاً کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت به‌کار گیرد.[۲]

 

 
 

 

حرفه بازیگری

 
فرزاد فرزین در فیلم سگ‌های پوشالی

فرزین چند سال پیش در فیلمی با نام پسران آجری به کارگردانی مجید قاری‌زاده حاضر شد و در آن نقش یک خواننده را برعهده داشت. او در تله‌فیلمی به نام دنیای محبوب ساخته ارسلان میرحسینی نیز نقشی داشته‌است. او برای فیلم سوپر استار به کارگردانی تهمینه میلانی نیز آهنگ تیتراژ ساخته‌است. آخرین کار سینمایی او سگ‌های پوشالی نام دارد.

ترانه‌شناسی

آلبوم‌ها

FarzadFarzin.jpg
 
 
 
فرزاد فرزین در حال اجرا در کنسرت

تک‌آهنگ‌ها

  • بچه (ریمیکس)
  • دونه دونه (ریمیکس)
  • چیکه چیکه (همراه حامد حاکان)
  • راه من
  • به تو مدیونم
  • هموطن
  • پشت صحنه زندگی
  • عیدت مبارک
  • بی‌تو
  • نفس‌بریده (همراه محسن چاووشی)
  • می‌بخشمت
  • نفرین به جنگ
  • پنجره
  • عاشقت بودم
  • چتر شکسته
  • صبح سپید
  • کشتی صلح
  • پسران آجری
  • خلیج فارس
  • نم‌نم بارون
  • تو برگشتی
  • تو نزدیکی (همراه علی اصحابی و بهنام صفوی)
  • جام جهانی (همراه جمعی از خوانندگان)
  • یادته (همراه بابک تسلیمی)
  • ماه من
  • گریه کن
  • واسه آبروی مردمت بجنگ (همراه محسن چاووشی)
  • لبه تیغ
  • امید جانم
  • ماه عسل (تیتراژ آغازین برنامه تلویزیونی ماه عسل
  • شوخی
  • نگرانتم
  • جنون
  • عاشق
  • کوچه‌ها
  • عاشقم باش

فیلم‌شناسی

خوانندگان

آنتونی کاستا

 
آنتونی کاستا
Antony Costa cropped.jpg
آنتونی کاستا در جشنواره مسابقات بین کودکان ۲۰۰۹ واقع در گراس ونر، لندن
اطلاعات پس‌زمینه
نام اصلی آنتونی دانیل کاستا
نام مستعار انت
تولد ۲۳ ژوئن ۱۹۸۱ ‏(۳۴ سال)
ملیت ادگوار، لندن، بریتانیایی بریتانیا
سبک‌(ها) پاپ, راک
ساز(ها) پیانو، گیتار
سال‌های فعالیت ۲۰۰۱ تا کنون
ناشرین Globe
همکاری(‌های) مشترک گروه موسیقی بلو, دانکن جیمز, سایمون وب, لی رایان
وب‌گاه www.antonycosta.biz

آنتونی دانیل کاستا (به انگلیسی: Antony Daniel Costa) (زاده ۲۳ ژوئن ۱۹۸۱) خواننده، آهنگ نویس، بازیگر و یکی از اعضای گروه بلو است.

 

 
 

 

سالهای کودکی و خانواده

آنتونی در ادگوار، شمال لندن متولد شد و به مدرسه هندن در بارنت تحصیل نمود. پدرش از یونانیان مقیم قبرس و مادرش یک یهودی است. او یک برادر به نام لویس و یک خواهر به نام ناتالی دارد. نامزد قبلی او لوسی بالستر است که از او یک فرزند به نام امیلی الیویا دارد که در 10 مارچ 2004 زاده شد.[۱]

کارها

یکی از اولین کارهای آنتونی در تلویزیون، بازی گردن نقش پاپیل در کمدی استیون مافت به نام چاک (به انگلیسی: Chalk) بود.[۲] او بعداً در تپه روستایی (به انگلیسی: Grange Hill) ظاهر شد. کاستا، عضوی گروه موسیقی پاپ انگلیسی بلو میباشد. در سال 2004، کاستا، همراه با پیتر آندره همراه نخست وزیر انگلستان تونی بلر طی مراسم ورود 10 عضو جدید به اتحادیه اروپا که شامل قبرس نیز بود، دیدار کردند. در سال 2005 در برنامه مسابقه ای من یک هنرمند هستم... مرا از اینجا بیرون کنید! و از برنامه بعد از 14 روز خارج شد. کاستا، اولین آهنگ تکی خود را با نام آیا تاکنون به من فکر کرده ای (به انگلیسی: Do You Ever Think of Me) را در فوریه سال 2006 عرضه نمود. این آهنگ به عنوان اولین آهنگ او محسوب شد و شماره نوزدهم را در جدول تک آهنگهای انگلستان از آن خود کرد. در سوم ژوئیه، 2006 او اولین آلبوم خود را به نام قلبی پر از روح (به انگلیسی: Heart Full of Soul) در انگلستان و ایرلند عرضه کرد. آلبوم به جدول راه نیافت، او ناشر خود، Globe را به خاطر نتیجه ناکام جدول رها کرد. در 28 آوریل سال 2009، بلو اعلام نمودند که دوباره یکجا شده اند و به زودی با آلبومی جدید برمیگردند.

تور تکی

در مارچ 2008، کاستا یک تور تکی را اجرا کرد که در آن آهنگهایی از آلبوم اول او اجرا شد.[۳] تور او، هجده تاریخ مختلف داشت، که از 16 فوریه سال 2008 در بریندلی، رانکورن انگلیتان آغاز و در 26 مارچ 2008 در فارنس انگلستان ختم گردید.

آلبوم‌شناسی

آلبومها

تک آهنگها

  • 2006: آیا تابحال در مورد من فکر کرده‌ای (Do You Ever Think of Me) از آلبوم Heart Full of Soul

منابع