عاشقانه های من
هر روز
دوست داشتنت را
از اول
مرور میکنم
مبادا لحظه ای
بی تـو از قلم بیفتد !
کار که از محکم کاری
عیب نمیکند ...
هر روز
دوست داشتنت را
از اول
مرور میکنم
مبادا لحظه ای
بی تـو از قلم بیفتد !
کار که از محکم کاری
عیب نمیکند ...
میخواهمت
ولی دوری . . .
خیلی خیلی دور . . .
نه دستم به دستانت میرسد
نه چشمانم به نگاهت . .
چاره ای کن !
تو را کم داشتن
کم نیست
درد است...
وسیعترین شکلِ تنهایی،
دور ماندن از کسی است که دوستش داری.
حالا هی جهانت را با غریبهها شلوغ کن...
بنظرم بزرگ ترین و غم انگیز ترین سوال رو
نزار قبانی پرسیده اونجایی که میگه:
«و من مدام از خود می پرسم
چرا سرنوشت تو را به من رساند
و به من فرصت زندگی با تو را نداد.»
جدايى نه از فاصلههاست
و نه از درهايى كه ديگر بستهاند
جدايى آنجاست كه تو
ديگر از گفتن حرف دلت
دست میکشی ...
عهد بستی
آنچه بین ماست ابدیست؛
فراموش کردم بپرسم:
آیا عشق را میگویی یا رنج را...؟
وعدتَني
بأن يكونُ ما بيننا أبديّ
ونسيتُ أن أسألك:
أهوَ حُبّك أم وَجَعي...؟
کاسهام بزرگ است؛
کاسهی غمها و رنجها
دوست داشتنها
کاسهی قندهایی که قرار است
به خاطر عشق کسی
در دلم آب شود
کاش خدا بزرگی کند و
مرا کم کند از این همه زیاد بودن…
من،
دلم برای جهان کوچک خودم تنگ شده
برای ساده دل دادن و
سادهتر،دوست داشته شدن
منم زیبا