پرچم کشور

پرچم لهستان

 

Poland
Flag of Poland (normative).svg
نامFlag of the Republic of Poland
کاربردپرچم زمینی ملی
تناسب۵:۸
پذیرفته‌شده1919
طرحA horizontal bicolor of white and red
Flaga z godlem Rzeczypospolitej Polskiej.PNG

گونه دیگر از پرچم لهستان

نامFlag with coat of arms of the Republic of Poland
کاربردپرچم‌های زمینی و دریایی شهروندی و کشوری
تناسب۵:۸
پذیرفته‌شده1919; last modified 1990
طرحA horizontal bicolor of white and red defaced with the arms of Poland in the white stripe

پرچم لهستان از دو نوار افقی هم عرض تشکیل شده‌است که نوار بالایی سفید و نوار پایینی سرخ است. این دو رنگ در قانون اساسی لهستان به عنوان رنگ ملی این کشور آمده‌است.

سفید و سرخ به صورت رسمی در ۱۸۳۱ به عنوان رنگ ملی انتخاب شدند. این انتخاب ریشۀ هرالدیک دارد و از نمادهای کشور همسود لهستان لیتوانی که بین سده‌های ۱۶ تا ۱۸ میلادی وجود داشت، برداشته شده‌است.

کشورهای جهان

لهستان

 

مختصات: ۵۲�۱۳′ شمالی ۲۱�۰۲′ شرقی

 

جمهوری لهستان

Rzeczpospolita Polska
لهستان

پرچمنشان ملی
 

لهستان (سبز)
اتحادیه اروپا (سبز کم رنگ)
اروپا (خاکستری تیره)

پایتخت
(و بزرگترین شهر)
کرکوس-ورشو
۵۲�۱۳′ شمالی ۲۱�۰۲′ شرقی
زبان رسمیزبان لهستانی
نوع حکومتنظام دوگانه جمهوری-دولتی
نام حاکمان 
رئیس دولت-رئیس‌جمهور
نخست‌وزیر-معاون

آندژی دودا
ماتئوش موراویه‌تسکی
بئاتا شدوو 
مساحت
 - مساحت۳۱۱٬۹۰۴کیلومتر مربع (۶۸ام)
 - آب‌ها (٪)۲٫۶۵
جمعیت
 - سرشماری۳۸٫۶۲۳٫۰۰۰ 
(۳۲ام)
 - تراکم جمعیت۱۲۳٫۵‎/km۲‏ (۶۴ام)
تولید ناخالص داخلی(تخمین ۲۰۰۵) 
 - مجموع۴۹۵٫۹ میلیارد دلار (۲۴ام)
 - سرانه۱۲٬۹۹۴ دلار (۵۱ام)
شاخص توسعه انسانی (۲۰۰۳)۰٫۸۵۸ (بالا) (۳۶ام)
واحد پولZłoty (PLN)
منطقه زمانیCET (ساعت جهانی ۱)
 - تابستانی (DST)CEST (ساعت جهانی)
دامنه اینترنتی.pl
پیش‌شماره تلفنی۴۸

لِهِستان (رایج‌تر اما اشتباه: لَهِستان) (به لهستانی: Polska به انگلیسی، Poland) با نام رسمی جمهوری لهستان (به لهستانی: Rzeczpospolita Polska) کشوری است در مرکز اروپا، از غرب با آلمان، از جنوب غربی با جمهوری چک، از جنوب با اسلوواکی، از شمال شرقی با لیتوانی و روسیه (منطقه برون‌بومی کالینینگراد)، از شرق با بلاروس، از جنوب شرقی با اوکراین و از شمال با دریای بالتیک همسایه است. مساحت این کشور عددی بالغ بر ۳۱۲٫۶ هزار کیلومتر مربع است که آن را شصت و نهمین کشور بزرگ جهان و نهمین کشور بزرگ اروپا کرده‌است. همچنین با جمعیت ۳۸٫۵ میلیون نفری این کشور سی و چهارمین کشور پرجمعیت جهان، هشتمین در قاره اروپا و ششمین در اتحادیه اروپایی می‌باشد. لهستان با حاکمیتی متمرکز دارای ۱۶ استان است و پایتخت آن ورشو نام دارد.

قوه مجریه این کشور به ترتیب رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و هیئت وزیران است. رئیس‌جمهور برای مدت ۵ سال انتخاب می‌گردد که حداکثر یک رئیس‌جمهور می‌تواند دو دوره در این پست خدمت کند.

محتویات

نام

نام این کشور در بیشتر زبان‌های اروپایی صورتی از پُل (Pole) است. در برخی زبان‌های اروپای شرقی به آن صورتی از �لِخ� یا �لِه� می‌گویند. لِخ یا لِه از نام قومی می‌آید که حدود بیش از یک هزار سال پیش در سرزمین کنونی لهستان زندگی می‌کرده‌اند و به لخ (lęch) معروف بودند.

به این کشور به زبان لیتوانیایی Lenkija، به زبان مجاری Lengyelorsz�g، به زبان ارمنی Lehastan، و به فارسی لَهستان یا لِهستان می‌گویند.

تاریخ

لِهِستان بزرگ در سال ۹۶۶ میلادی توسط میزکوی اول بنا نهاده شد که متعلق به خاندان پیاسْت بود. قبایل جنوبی لهستان، لهستان کوچک را تشکیل دادند. دو لِهِستان در سال ۱۰۴۷ میلادی توسط کازیمیر اول با یکدیگر متحد شدند، لهستان با یک ازدواج سلطنتی در سال ۱۳۸۶ میلادی بین دختر پادشاه لهستان و پسر پادشاه لیتوانی با این کشور ادغام شد. این دولت لِهِستانی - لیتوانیایی بین قرون ۱۴ تا ۱۶ میلادی به اوج اقتدار خود رسید. این دولت توانست در مقابل قدرت‌های برتر آن زمان مانند شوالیه‌های آلمانی، توتنی‌ها، روس‌ها و ترک‌های عثمانی، موفقیت‌هایی حاصل کند. فقدان یک پادشاهی نیرومند در سده ۱۸ میلادی باعث شد که ابرقدرت‌های آن زمان مثل، روسیه، پروس و اتریش بتوانند، لهستان را سه بار در سال‌های ۱۷۷۲، ۱۷۹۲ و ۱۷۹۵ میلادی تجزیه و تقسیم کنند، از آن پس دوران زوال لِهستان آغاز شد.

تانک‌های ارتش لهستان، مدتی قبل از تهاجم به لهستان

در سال ۱۹۱۸ و با به حکومت رسیدن مارشال یوزف پیلسودسکی (Marshall J�zef Piłsudski) لهستان بار دیگر در اروپا عرض اندام کرد، در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ در لهستان یک نظام جمهوری برقرار گردید. در سال ۱۹۱۹، پیانیست و میهن‌پرست مشهور، ایگناس پادورسکی (Ignace Paderewski) نخست‌وزیر لِهستان شد. در سال ۱۹۲۶ پیلسودسکی در یک کودتا قدرت کامل را از آن خود کرد و تا زمان مرگش در ۱۲ می۱۹۳۵ در لهستان یک حکومت دیکتاتوری برقرار نمود. در سال ۱۹۳۹ و پس از جنگ جهانی اول پیمان محرمانهٔ عدم تجاوز بین هیتلر (آلمان) و استالین (شوروی)، موسوم به پیمان مولوتوف - روبین تروپ امضا شد و این دو کشور لهستان را به‌طور مخفیانه بین خود تقسیم نمودند و با هم قرار گذاشتند که شوروی از شرق و آلمان از غرب لهستان را اشغال کنند، در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ همین اتفاق هم افتاد و شوروی و آلمان از شرق و غرب لهستان را اشغال کردند، و معاهدهٔ تقسیم لهستان در ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۹ به امضای دو طرف رسید. ولادیسلاو راچیکیویتس (Władysław Raczkiewicz) رهبر تبعیدی لهستان که به فرانسه تبعید شده بود در تبعید یک حکومت تشکیل داد، پس از شکست و اشغال فرانسه در سال ۱۹۴۰، رازکیویس به لندن نقل مکان کرد. در ژوئن ۱۹۴۱، ارتش هیلتر با نادیده گرفتن پیمان خود با شوروی به این کشور حمله برد، در جریان این حمله کلیهٔ خاک لهستان به اشغال نازی‌ها درآمد. در دوران اشغال لهستان، نازی‌ها تلاش داشتند با ریشه‌کنی فرهنگ لهستانی، فرهنگ نازیسمی را جایگزین آن کنند.

نوشتار اصلی: قیام ورشو

با پیشروی ارتش شوروی به سمت ورشو، لهستانی‌های این شهر علیه اشغالگران نازی شورش کردند که به قیام ورشو مشهور هست. هدف این شورش این بود که اداره ورشو و لهستان پس از خروج آلمانی‌ها در دست لهستانی‌ها بماند. ارتش شوروی که از این شورش مطلع شده بود، از پیش روی به سوی ورشو بازایستاد و ارتش آلمان توانست این قیام را سرکوب کند. تنها کمکی که به شورشیان شد، به صورت مرسوله‌های هوایی بریتانیایی بود. ارتش آمریکا از ارسال محموله کمک‌رسانی به لهستانی‌ها خودداری کرد و شوروی نیز اجازه نداد که بریتانیایی‌ها از فرودگاه‌های تحت کنترل شوروی در عملیات کمک‌رسانی استفاده بکنند.

دولت در تبعید لهستان در سال ۱۹۴۴ جایگزین حکومت کمونیستی شد که توسط شوروی در لهستان روی کار آمده بود، آن‌ها پس از آزادسازی شهر لوبلین واقع در شرق لهستان از دست کمونیست‌های وابسته به شوروی به این شهر رفته و در آنجا �دولت موقت لهستان� را تشکیل دادند. تعدادی از اعضای سابق دولت لهستان در تبعید (لندن) نیز به دولت لوبلین پیوسته و دولت وحدت ملی لهستان را پایه‌گذاری کردند. بلافاصله بریتانیا و آمریکا این دولت را به رسمیت شناختند، در ۲ اوت ۱۹۴۵ در برلین، هری ترومن رئیس‌جمهور آمریکا، جوزف استالین رهبر شوروی کمونیست و کلمنت اتلی نخست‌وزیر بریتانیا برای تعیین مرزهای غربی لهستان وارد عمل شدند. آن‌ها امتداد رودهای او در و نیسه را مرز بین لهستان و غرب تعیین کردند (این مرز سرانجام به وسیلهٔ آلمان غربی در امضای پیمان عدم تجاوز در ۷ دسامبر ۱۹۷۰ پذیرفته شد). همچنین در ۱۶ اگوست ۱۹۴۵ لهستان مرزهای خود را با شوروی تعیین کرد. قانون اساسی جدید در سال ۱۹۵۲ از لهستان یک نظام دموکراتیک خلق که به نوعی تأثیرپذیری از شوروی بود، ساخت. در سال ۱۹۵۵ لهستان به عضویت پیمان ورشو درآمد و همچنین سیاست خارجی لهستان کاملاً مطابق و الگو برداری شده از شوروی بود.

سیاست

والدیسلاو گومولکا (Władysław Gomułka) در سال ۱۹۵۶ به عنوان رهبر حزب کارگران متحد (کمونیست) لهستان انتخاب شد، او خط فکری استالینیسم را تقبیح نموده و بسیاری از استالینیست‌ها را از کشور اخراج کرد، گومولکا تلاش کرد روابط خود را با کلیسا بهبود بخشد، او همچنین بسیاری از مزارع اشتراکی را منحل کرد و مالکیت خصوصی را ترویج نمود.

پس از از هم پاشیدن شوروی سوسیالیست دوران حکومت کمونیست‌ها بر لهستان نیز به پایان رسید. لهستان به همراه چک و مجارستان در سال ۱۹۹۹ به عضویت ناتو درآمد. در آغاز جنگ عراق لهستان همواره یار وفادار آمریکا بود، لهستان در قالب نیروهای چندملیتی در عراق، ۲۰۰ سرباز به این کشور گسیل داشت. در آوریل ۲۰۰۵ لهستان اعلام نمود تا پایان این سال کلیهٔ نظامیان خود مستقر در عراق را از این کشور خارج می‌کند.

در ۱ مارس ۲۰۰۴ میلادی لهستان به اتحادیهٔ اروپا پیوست، در ۲ مه همین سال لسزاک میلر (Leszek Miller) از سمت خود استعفا داد، زیرا محبوبیت او به علت فساد گسترده و افسار گسیخته و همچنین ادامهٔ آشفتگی اقتصادی این کشور به کمتر از ۱۰ ٪ رسیده بود، مارک بلکا Marek Belka وزیر پیشین دارایی لهستان جایگزین او شد. در ۲۳ دسامبر ۲۰۰۵ لخ کاچینسکی از حزب محافظه کار رئیس‌جمهور جدید لهستان معرفی و جایگزین الکساندر کواشنیوسکی از حزب کمونیست شد، کازیمیرز مارسینکیویسز (Kazimierz Marcinkiewicz) نیز به سمت نخست‌وزیر منصوب شد. در ژوئیه ۲۰۰۶ رئیس‌جمهور لهستان، نخست‌وزیر مارسینکیویسز را برکنار و برادر دوقلوی خود، یاروسواف کاچینسکی که رهبر حزب قانون و عدالت بود را به عنوان نخست‌وزیر جدید لهستان منصوب کرد. یاروسلاو، نخست‌وزیر به علت داشتن حمایت برادرش که رئیس‌جمهور بود از هیچ اعمال خلافی فروگذار نکرد و این امر دست او را برای اختلاس‌های کلان اقتصادی باز گذاشت، رسوایی‌های اقتصادی بی‌شماری که یاروسلاو در طی دوران نخست‌وزیری اش مرتکب شد، پارلمان لهستان را وادار کرد که دیگر سکوت نکند، همچنین او نام حزبش �قانون و عدالت� را نیز با اعمال خلاف قانونش زیر سؤال برده بود. پارلمان سرانجام در آوریل ۲۰۰۷ رای به عدم صلاحیت یاروسلاو کاسزینسکی داد، این بار برادرش نیز نتوانست کاری برایش انجام دهد، رئیس‌جمهور لچ کاسزینسکی در سپتامبر ۲۰۰۷ حکم عزل همزادش را صادر نمود، و در نوامبر ۲۰۰۷ دونالد توسک را به عنوان نخست‌وزیر جدید لهستان انتخاب کرد،

امروزه مهم‌ترین دغدغهٔ سیاست خارجی لهستان برپایی سامانهٔ دفاع ضد موشکی آمریکا در خاک این کشور است که با مخالفت شدید روسیه همراه شده‌است.

نوع حکومت لهستان، جمهوری چندحزبی است که دارای دو مجلس قانون‌گذاری است. از اوت ۲۰۱۰، رئیس‌جمهور این کشور، برونیسلاو کوموروفسکی، و نخست‌وزیر وی، اوا کوپاچ است.

قانون

قانون اساسی لهستان قانون عالی در لهستان است و نظام حقوقی لهستان بر اساس اصل حقوق مدنی و آزادی افراد در برابر دولت و حکومت کشور است.

نیروی نظامی

نیروی هوایی لهستان

نیروهای مسلح لهستانی از چهار شاخه تشکیل شده‌اند: نیروهای زمینی (Wojska Lądowe)، نیروی دریایی (Marynarka Wojenna)، نیروی هوایی (Siły Powietrzne)، نیروهای ویژه (Wojska Specjalne) و نیروی دفاع منطقه‌ای - یک بخش نظامی از نیروهای لهستانی لهستان از سال ۲۰۱۶ برنامه‌ریزی شده‌است. نیروهای نظامی، هنگامی که به‌طور کامل فعال هستند، شامل ۵۳۰۰۰ نفر می‌شود که برای مقابله با تهدیدات بالقوه جنگ‌های ترکیبی آموزش دیده و مجهز خواهند بود.[۱] ارتش متعلق به وزیر دفاع کشور است؛ با این حال، فرمانده ارشد رئیس‌جمهوری است.

مهم‌ترین مأموریت نیروهای مسلح، دفاع از تمامیت ارضی لهستان و منافع ملی لهستان است. یکی از هدف‌های امنیت ملی لهستان این است که با نوسازی و سازماندهی مجدد ارتش خود، با نهادهای دفاع، اقتصادی و سیاسی ناتو و اروپا هماهنگ شود. نیروهای مسلح بر اساس استانداردهای ناتو سازماندهی شده‌اند. خدمت نظامی اجباری (سربازی) برای مردان در سال ۲۰۰۸ متوقف شد. از سال ۲۰۰۷ تا سال ۲۰۰۸، خدمات اجباری ۹ ماه بود.[۲]

تقسیمات کشوری

POLSKA mapa woj z powiatami.png

لهستان شامل ۱۶ استان می‌باشد:

استانعنوان لهستانیمرکز
دولنواشلونسکی (سلیزیا سفلی)[۳]Dolnoslaskieوروتسلاو
کویاواسکو پومورسکیkujawsko-pomorskieبیدگوشچترونی
ووجکیLodzkieووج
لوبلسکی (لوبلین)[۴]Lubelskieلوبلین
لوبوسکی (لوبوش)[۵]Lubuskieگورژوف ویلکوپولسکیژلونا گورا
ماووپولسکی (لهستان کوچک‌تر)[۶]Malopolskieکراکوف
ماسوویانMasovianورشو
اوپولسکی (اوپوله)Opolskieاوپوله
پودکاروپاسکی (پودکارپاکیه)Podkaropackieژشوف
پودلاسکی[۷]Podlaskieبیاویستوک
پومورسکی (پومرانی)[۸]Pomorskieگدانسک
اشلونسکی (سیلسیان)[۹]Slaskieکاتوویتس
اشفیتوکشیسکیSwietokrzyskieکیلتس
وارمینسکو مازورسکی وارمی-ماسوری)Warminsko-Mazurskieالشتین
ویلکوپولسکی (لهستان بزرگ‌تر)[۱۰]Wielkopolskieپوزنان
زاخودنی پومورسکی (پومرانی غربی)
[۱۱]
Zachodniopomorskieشچچین

جغرافیا

کراکوف

کاتوویتس

وروتسلاو

ووج

پوزنان

بیدگوشچ

لوبلین

بیاویستوک

گدانسک

شچچین

ورشو

ماسوویا

سیلیزیا

لهستان   بزرگ

لهستان   کوچک

پومرانی

ماسوریا

دریای بالتیک

خلیج گدانسک

کوه‌های کارپات

کوه‌های تاترا

زودتس

کوهستان صلیب مقدس

استان کالینینگراد روسیه

لیتوانی

بلاروس

اوکراین

اسلواکی

جمهوری چک

آلمان

سوئد

دانمارک

پایتخت لهستان شهر ورشو (Warsaw)، با جمعیت بالغ بر ۱٫۷۱۶٫۰۰۰ نفری (طبق سرشماری سال ۲۰۱۰) بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر این کشور محسوب می‌شود. این کشور دارای قدمت تاریخی است.

مساحت آن ۳۱۲۶۸۵ کیلومتر مربع است که در رده شصت و هشتم کشورهای جهان قرار می‌گیرد. در سال ۱۹۹۷ جمعیتی بالغ بر ۳۸۸۰۲۰۰۰ نفر را دارا بود که بدین ترتیب در رده بیست و نهم کشورهای جهان قرار می‌گرفت.

از مهم‌ترین شهرهای لهستان می‌توان به کراکوف ۷۵۶ هزار نفر، ووچ ۷۴۲ هزار نفر، وروتسلاو ۶۳۲ هزار نفر، پوزنان ۵۵۶ هزار نفر، گدانسک ۴۵۵ هزار نفر، اشچچین و کاتوویتس اشاره کرد.

کوه‌های تاترا در بخش جنوبی لهستان

جنوب لهستان را کوه‌های کارپات دربر گرفته‌اند، رودهای او در (Oder) و نیسه (Neisse) هم نیز در غرب لهستان جریان دارند، از جمله رودهای مهم لهستان می‌توان به، ویستولا (Vistula)، وارتا (Warta) و باگ (Bug) اشاره کرد که نقش مهمی در تجارت لهستان ایفا می‌کنند. بلندترین نقطهٔ لهستان، کوه ریسی (Rysy) با ارتفاع ۲۴۹۹ متر می‌باشد که در جنوب لهستان و هم‌مرز با اسلوواکی در میان کوهستان کارپات قرار دارد.

اقتصاد

نوشتار اصلی: اقتصاد لهستان

اقتصاد لِهِستان در اروپا از جایگاه هشتم برخوردار است و بزرگ‌ترین در میان کشورهای اروپایی تازه استقلال‌یافته از شوروی سابق است. دارای تولید ناخالص داخلی (GDP) به ارزش ۵۲۴٫۵ میلیارد دلار آمریکا است (۲۰۱۷). لهستان به عنوان اقتصاد با درآمد بالا توسط بانک جهانی طبقه‌بندی شده‌است. لهستان در سال ۲۰۱۷ جایگاه ۲۳ام جهان از نظر تولید ناخالص داخلی (GDP) و همچنین ۲۴ام در شاخص تجارت آسان را داشته‌است. این کشور دارای اقتصاد متنوعی است که در شاخص پیچیدگی اقتصادی در سال ۲۰۱۶ جایگاه ۲۱ام را دارا بود. بزرگترین جزء اقتصاد آن بخش خدمات (۶۲٫۳ درصد)، پس از آن صنعت (۳۴٫۲ درصد) و کشاورزی (۳٫۵ درصد) است.[۱۲]

واحد پول لهستان زلوتی جدید (New Złoty) است که از اوایل ژانویه ۱۹۹۵ در این کشور رایج گردیده و هر زلوتی جدید شامل ۱۰۰ گروش (Grosz) است. اسکناس‌های رایج ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰، و ۲۰۰ زلوتی است؛ و سکه‌های در گردش ۱، ۲، ۵، ۱۰، ۲۰ و ۵۰ گروش، همچنین ۱، ۲ و ۵ زلوتی هستند. نرخ زلوتی در ژانویه ۲۰۱۹ نسبت به دلار آمریکا برابر با ۳٫۷۵ واحد بود.

مهم‌ترین صادرات لهستان را، ماشین‌آلات و تجهیزات حمل و نقل، خواربار و حیوانات زنده و فراورده‌های کشاورزی تشکیل می‌دهند. لهستان تولیدکنندهٔ سیب‌زمینی و چاودار و نیز یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان چغندر قند در اتحادیه اروپا است.

مردم

نوشتار اصلی: مردم لهستان

۹۶ ٪ نژاد مردم لهستان را، لهستانی‌ها، ۱ ٪ را آلمانی، ۱ ٪ را بلاروس‌ها و ۱ ٪ را نیز اوکراینی‌ها تشکیل می‌دهند، همچنین دین ۹۰ ٪ لهستانی‌ها، کاتولیک، ۱ ٪ ارتدکس و ۱ ٪ نیز پروتستان می‌باشد. زبان لهستانی، زبان رسمی کشور لهستان است.

نژادهای زیر در لهستان به چشم می‌خورد:

۱- لهستانی ۹۸٫۷ درصد

۲- اوکراینی ۰٫۶ درصد

۳- آلمانی ۰٫۴ درصد

۴- بلاروسی ۰٫۱ درصد

در مورد مذاهب موجود در این کشور می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- کاتولیک ۹۵ درصد

۲- ارتودوکس ۲٫۳ درصد

۳- پروتستان ۰٫۴ درصد

گردشگری

لهستان پس از پیوستن به اتحادیه اروپا در سال ۲۰۰۴، تعداد گردشگرانش به‌شدت افزایش یافت. گردشگری به‌طور کلی به اقتصاد این کشور کمک می‌کند و بخش نسبتاً زیادی از بازار اقتصادی خدماتی کشور را تشکیل می‌دهد. لهستان ششمین کشور پر بازدید جهان توسط گردشگران خارجی است که توسط سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) رتبه‌بندی شده‌است.

جاذبه‌های گردشگری در لهستان بسیار گوناگون هستند و از کوه‌های جنوبی تا سواحل شنی در شمال، با دنباله‌ای از تقریباً هر سبک معماری، مقصد جذابی برای گردشگران است. پرطرفدارترین شهر کراکوف است که سابقه پایتخت لهستان بودن را داشته و به‌عنوان عتیقه عصر طلایی رنسانس لهستان عمل می‌کند.

  • زاموشچ

  • آکواریوم تونلی

  • پارک قلعه میراث

  • ساحل دریاچه‌ای محافظت‌شده

  • قایقرانی در لهستان

  • پیاده‌روی و طبیعت‌گردی

  • لوت پولیش ایرلاینز، یکی از قدیمی‌ترین شرکت‌های هواپیمایی جهان

ارائه خدمات توریستی مهم لهستان شامل فعالیت‌های در فضای بازمانند اسکی، قایقرانی، پیاده‌روی کوهستانی و صعود به قله و همچنین آژانس گردشگری، یا بازدید از آثار تاریخی است. مقصدهای گردشگری شامل ساحل دریای بالتیک در شمال است؛ منطقه دریاچه ماسوره و جنگل Białowieża در شرق؛ در جنوب Karkonosze و کوه‌های تاترا است؛ در این کشور بیش از صد قلعه نیز وجود دارد که بسیاری در ویلوسی سلیس پایین و در امتداد تپه‌های محبوب �غارهای عقاب� قرار دارند.

ورزش

مسابقات رالی در لهستان

ورزش در لهستان شامل تقریباً تمام رشته‌های ورزشی است، به ویژه: رالی، جاده سریع‌السیر، بسکتبال، بوکس، شمشیربازی، فوتبال، فوتبال آمریکایی، هندبال، هاکی روی یخ، شنا، سوارکاری، والیبال، وزنه‌برداری، اسکی، دوچرخه‌سواری، دو و میدانی و فرمول یک. والیبال ورزش اول لهستان و فوتبال و والیبال محبوب‌ترین ورزش‌های کشور لهستان محسوب می‌شوند.

مهاجرت لهستانی‌ها به ایران

نوشتار اصلی: مهاجرت لهستانی‌ها به ایران

مهاجرت لهستانی‌ها به ایران در میانه جنگ دوم جهانی روی داد. در طی سال‌های ۱۳۲۰ الی ۱۳۲۳ خورشیدی بیش از ۱۵۰ هزار نفر از لهستانی‌ها برای مهاجرت به فلسطین و آفریقا، از کشور اتحاد جماهیر شوروی وارد خاک ایران شدند.

پس از دو سال و با آغاز حمله آلمان به شوروی، استالین مجبور شد با دولت در تبعید لهستان از در دوستی درآمده و فرماندهی واحدی در مقابل آلمان در جبهه لهستان ایجاد کند. طبق این توافق قرار بر این شد که علاوه بر عبور افراد نظامی تجهیز شده لهستانی از خاک ایران، زندانیان و افراد داخل اردوگاه‌ها نیز از طریق ایران به فلسطین و آفریقا مهاجرت کنند. این عمل با نقض بی‌طرفی ایران و اشغال ایران توسط قوای انگلیسی و سپس روسیه در تاریخ سوم شهریور ۱۳۲۰، امکان‌پذیر گشت.[۱۳]

نخستین گروه در اوایل فروردین ۱۳۲۱ با چهار کشتی روسی که حامل ۲۹۰۰ نفر سرباز و مهاجر بود، وارد بندر انزلی (پهلوی سابق) شدند. این نیروی نظامی قرار بود از طریق همدان و کرمانشاه به عراق بروند. تعداد مهاجرین در اردیبهشت ۱۳۲۱ خورشیدی به حدود ۱۳۰۰۰ نفر رسید.

 

کشورهای جهان

بوهم و موراویا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بوهم و موراویا
Protektorat Böhmen und Mähren
Protektorát Čechy a Morava
منطقه خودمختار تحت‌الحمایه of آلمان نازی[۱]
۱۹۳۹–۱۹۴۵
پرچم نشان نظامی
The Protectorate of Bohemia and Moravia in 1942.
پایتخت Prague
زبان‌(ها) زبان چکی، زبان آلمانی
ساختار سیاسی منطقه خودمختار تحت‌الحمایه
Reich Protector
 - ۱۹۳۹–۱۹۴۳ کنستانتین فون نویرات
 - ۱۹۴۱–۱۹۴۲ راینهارد هایدریش (acting)
 - ۱۹۴۲–۱۹۴۳ کورت دالوگه (acting)
 - ۱۹۴۳–۱۹۴۵ ویلهلم فریک
State President  
 - ۱۹۳۹–۱۹۴۵ Emil Hácha
Prime Minister
 - ۱۹۳۹ Rudolf Beran (acting)
 - ۱۹۳۹–۱۹۴۱ Alois Eliáš
 - ۱۹۴۲–۱۹۴۵ Jaroslav Krejčí
 - ۱۹۴۵ Richard Bienert
دوره تاریخی World War II
 - German occupation 15 March ۱۹۳۹
 - Liberation of Prague 11 May ۱۹۴۵
مساحت
 - ۱۹۳۹ ۴۹۳۶۳کیلومترمربع (۱۹٬۰۵۹مایل‌مربع)
جمعیت
 - حدود ۱۹۳۹ ۷۳۸۰۰۰۰ 
     تراکم جمعیت ۱۴۹٫۵ /کیلومترمربع (۳۸۷٫۲ /مایل‌مربع)
یکای پول کرونای بوهم و مراویا
امروزه بخشی از  جمهوری چک

بوهم و موراویا کشور یا منطقه‌ای با اکثریت ساکنان مردم چک و تحت‌الحمایه و بنیان‌گذاری آلمان نازی بود که در بخش مرکزی سرزمین تاریخی بوهم، موراویا و منطقه تاریخی سیلزی چک به عبارتی جمهوری چک امروزی قرار داشت. بوهم و موراویا توسط آدولف هیتلر در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۳۹ میلادی در قلعه پراگ بنیان‌گذاری گردید. این اعلان تحت‌الحمایه بودن، پیرو پایه‌گذاری جمهوری اسلواکی (۴۵-۱۹۳۹) در ۱۴ مارس ۱۹۳۹ اعلان گردید. کشور بوهم و موراویا تا سال ۱۹۴۵ بر پا بود.

BOH&MOR-1-Protectorate of Bohemia and Moravia-1 Koruna-(1939)ND.jpg

 
اسکناس یک کرونا جمهوری چکسلواکی با مهر سیاه رنگ کشور تحت الحمایه آلمان نازی با نام بوهم و موراویا بر روی نشان سمت چپ آن.

 

اقوام

هیمبا

 
 
خانهٔ سنتی هیمباها

هیمبا نام یک قوم کوچ‌نشین ساکن بیابان نامیب در شمال نامیبیا است. جمعیت آن‌ها بین ۲۰ تا ۵۰ هزار نفر برآورد می‌شود.[۱]

 
 

اقتصاد

معاش هیمباها بیشتر از طریق پرورش حیوانات اهلی، از جمله بز و گاو تأمین می‌شود. زنان هیمبا مسئولیت دوشیدن شیر احشام را بر عهده دارند و علاوه بر این بسیاری از کارهای بدنی سنگین همچون حمل آب به روستا و ساختن خانه را انجام می‌دهند.

لباس

مردم هیمبا از لباسهای کمی برای پوشاندن خود استفاده می‌کنند و تمام بالاتنهٔ آنان برهنه است. زنان برای زیبایی ترکیبی از کره، خاک و گیاهان را به بدن خود می‌مالند که رنگ پوست آن‌ها را به سرخی می‌گرایاند. آنها همچنین از مدل موی متفاوتی استفاده می‌کنند.

نگارخانه

شهرهای جهان

هیماچال پرادش

 
هیماچال پــِرادش
हिमाचल प्रदेश
ایالت
Official seal of هیماچال پــِرادش
نشان
ایالت هیماچال پرادش هند
ایالت هیماچال پرادش هند
Himachal Pradesh locator map.svg
مختصات: ۳۱°۶′۱۲″ شمالی ۷۷°۱۰′۲۰″ شرقیمختصات: ۳۱°۶′۱۲″ شمالی ۷۷°۱۰′۲۰″ شرقی
کشور  هند
مرکز شیملا
بزرگترین شهر شیملا
تاسیس ۲۵ ژانویه ۱۹۷۱
مساحت
 • کل ۵۵٬۶۷۳ کیلومتر مربع (۲۱٬۰۰۰ مایل مربع)
جمعیت (۲۰۱۱)
 • جمعیت ۶٬۸۵۶٬۵۰۹
 • تراکم ۱۲۰/کیلومتر مربع (۳۲۰/پا)
منطقهٔ زمانی IST (یوتی‌سی ۰۵:۳۰+)
کد ایزو ۳۱۶۶ IN-HP
وب‌گاه www.himachal.nic.in/welcome.asp

هیماچال پــِرادش (به هندی: हिमाचल प्रदेश) یکی از ایالات شمال غربی کشور هند است.

مرکز این ایالت شهر شیملا است.

معنی واژگانی نام این ایالت «سرزمین کوه‌های برفی» است. نام این منطقه در قدیم دِوا بومی (به معنی سرزمین خدا) بود.

حضور آریاییان در این منطقه به پیش از دوره ریگ‌ودا می‌رسد.

شهرهای جهان

بهار (استان هند)

 
بِهار
(به هندی: बिहार)
(به اردو: بہار)
ایالت
Official seal of بِهار
نشان
ایالت بهار هند
ایالت بهار هند
مختصات: ۲۵°۳۷′ شمالی ۸۵°۱۳′ شرقیمختصات: ۲۵°۳۷′ شمالی ۸۵°۱۳′ شرقی
کشور  هند
مرکز پتنا
تاسیس ۱۹۱۲
مساحت
 • کل ۹۴٬۱۶۳ کیلومتر مربع (۳۶٬۰۰۰ مایل مربع)
جمعیت (۲۰۱۱)
 • جمعیت ۱۰۳٬۸۰۴٬۶۳۷
 • تراکم ۱٬۱۰۰/کیلومتر مربع (۲٬۹۰۰/پا)
منطقهٔ زمانی IST (یوتی‌سی ۰۵:۳۰+)
کد ایزو ۳۱۶۶ IN-BR
وب‌گاه gov.bih.nic.in

بِهار (به هندی: बिहार، به اردو: بهار) یکی از ایالات کشور هند است.

مرکز آن شهر پَتنه است. بهار در جلگهٔ پهناور ایندوس و گَنگ واقع شده‌است. ایالت بهار از مغرب به اوتارپِرادِش، از شمال به نپال، از مشرق به بنگال و بنگلادش، و از جنوب به اُریسه محدود است.

وسعت آن ۸۷۷، ۱۷۳ کیلومتر مربع است. جمعیت آن در سال ۲۰۱۱ میلادی ۱۰۳٬۸۰۴٬۶۳۷ تن بوده، که ۱۴٪ آنان مسلمان بوده‌اند.

گویش بیشتر مردم هندومذهب آن بهج‌پوری و میتهیلی و ماگهی است که آنها را گویش‌های بهاری می‌نامند و به بنگالی شبیه‌ترند تا به هندی؛ اما هندی، زبان رسمی اداری و آموزشی است.[۱]

نام بهار از واژهٔ سانکریت ویهارا (विहार) آمده و به معنی «اقامتگاه» است.

شهرهای جهان

آروناچال پرادش

 
آروناچال
अरुणाचल प्रदेश
ایالت
Official seal of آروناچال
نشان
ایالت آروناچال هند
ایالت آروناچال هند
Arunachal Pradesh locator map.svg
مختصات: ۲۷.۰۶° شمالی ۹۳.۳۷° شرقیمختصات: ۲۷.۰۶° شمالی ۹۳.۳۷° شرقی
کشور  هند
مرکز ایتانَگَر
بزرگترین شهر ایتانَگَر
تاسیس ۲۰ فوریه ۱۹۸۷
مساحت
 • کل ۸۳٬۷۴۳ کیلومتر مربع (۳۲٬۰۰۰ مایل مربع)
جمعیت (۲۰۱۱)
 • جمعیت ۱٬۳۸۲٬۶۱۱
 • تراکم ۱۷/کیلومتر مربع (۴۳/پا)
منطقهٔ زمانی IST (یوتی‌سی ۰۵:۳۰+)
کد ایزو ۳۱۶۶ IN-AR
وب‌گاه arunachalpradesh.nic.in

آروناچال پرادش (به زبان هندی: अरुणाचल प्रदेश) یکی از ایالات کشور هند است.

مرکز آن شهر ایتانَگَر است.

این ایالت در خاوری‌ترین بخش هندوستان واقع شده و معنی نام آروناچال پرادش هم "سرزمین برآمدن خورشید" (مقایسه کنید با معنی نام خراسان) است. پرادش به معنی استان یا ایالت است.[۱]

چین بر این ایالت ادعای حاکمیت دارد و ان را جزو تبت می داند.خط مرزی فعلی بین چین و هند همان خط پیشنهادی مک ماهان می باشد. اختلافات مرزی چین و هند که به درگیری نظامی هر چند کوچک در ۱۹۶۲ در این منطقه انجامید در اصل حاصل اختلافات شدید تر مرزی این در در اقصای چین بود البته سیاست به پیش هند نیز شدیداً بر آن دامن زد

شهرهای جهان

بوپال

 
پرچم بوپال
 
نشان دولتی بوپال
 
دورنمای بخش قدیمی بوپال

بوپال یا بهوپال (در هندی: भोपाल در انگلیسی: Bhopāl در اردو: بهوبال) مرکز ایالت مادیا برادش و از شهرهای مهم کشور هندوستان است.

این شهر در حاشیهٔ دو دریاچهٔ زیبا، که به مناظر زیبا و طبیعی پیرامونشان در هند شهرت دارند، واقع شده‌است. ارگ فتحگر در این شهر واقع است. بوپال به دو قسمت تقسیم شده است: «شهر خاص» که دوست محمدخان افغان (با دوست محمدخان پادشاه افغانستان اشتباه نشود) دور آن حصار کشید؛ و محله‌های مسکونی جدید و حومه‌های جهانگیرآباد و احمدآباد که حکّام بعدی بر آن افزودند تا یاد جهانگیر محمدخان (شوهر سکندربگم) و احمدعلی خان (شوهر سلطان جهان بگم) را زنده نگه دارند. نوّاب فیض محمدخان (‎۱۱۶۸-۱۱۹۱ قمری، ‎۱۷۵۴-۱۷۷۷ میلادی) این شهر را مرکز ایالت قرار داد، اما مقر حکومت حکمرانان پیش از وی، اسلام نگر بود.[۱] درگذشته منطقه «نواب نشین» بوپال پس از حیدرآباد، مهمترین بخش مسلمان‌نشین شبه قاره هند به‌شمار می‌رفت.[۲]

بوپال اکنون شهری صنعتی و تجاری است که تولید منسوجات و جواهرسازی از صنایع مهم آن به‌شمار می‌آید. مهمترین فاجعهٔ صنعتی دهه‌های اخیر در این شهر در آذر ۱۳۶۳ (دسامبر ۱۹۸۴) روی داد؛ در آن حادثه، براثر نشت گاز سمی از کارخانهٔ آمریکایی یونیون کارباید، بیش از دو هزار تن تلف شدند و حدود دویست هزار تن آسیب دیدند.[۳]

 
یک پلنگ در جنگل‌های بوپال

 

 
 

 

جغرافیا و آب و هوا

بوپال با مساحتی معادل ۲۸۶ کیلومتر مربع و در ارتفاع ۴۹۹ متری از سطح دریای آزاد، در مرکز کشور هند واقع و فقط از شمال به کوهستان ویندیا محدود شده است. در این شهر دو دریاچه بزرگ و زیبا قرار دارد که به دریاچه‌های بوج وتلند معروفند که مناظر زیبا و محیطی دلپذیر را برای این شهر فراهم کرده است. طبق آمار سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱)، جمعیت بوپال بالغ بر ۱٬۴۸۲٬۷۱۸ نفر بوده است.[۴]

بوپال با آب و هوایی معتدل در گرمترین روزهای تابستان حداکثر به ۴۰ تا ۴۲ درجه و حداقل به ۲۴ تا ۲۷ درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در زمستان معمولاً هوا از ۸ درجه سانتی‌گراد سردتر نمی‌شود. فصل باران‌های موسمی یا مانسون از اواسط ژوئن شروع شده و تا اواخر سپتامبر یا اوایل اکتبر ادامه دارد.[۵]

تاریخچه

شهر بوپال درگذشته مرکز منطقه «نواب نشین» بوپال بود [۶] و از مناطق بسیار مهم حکومتی مسلمانان در شبه قاره به‌شمار می‌آمد.

تاسیس

گفته می‌شود پیدایش این شهر به دوران پادشاهی بوجا از سلسله پارمارا(۱۰۰۰–۱۰۵۵ میلادی) مربوط می‌شود.[۷] با این وجود آنچه مسلم است بنیانگزاری شهر بوپال توسط یک نظامیِ ماجراجوی افغان به نام «دوست محمدخان» (با دوست محمدخان اولین امیر افغانستان از خاندان بارکزی اشتباه نشود) گذاشته شد. او از اهالی تیراه (در منطقهٔ ایل نشین اورکزی در پاکستان کنونی) بود که به ایل میرزائی خیل از پَتانهای آفریدی تعلق داشت. او در ۱۱۲۰، در ۳۴ سالگی، به دنبال شغلی به دهلی رفت و به سبب خدمات نظامیش، اجارهٔ بیراسیه پرگنه را از بهادر شاه اول، فرمانروای دهلی، دریافت کرد. بزودی حکومت خود را بر ناحیه وسیعی گسترش داد و شهر بوپال را با ارگ آن، موسوم به فتحگره، بنیاد نهاد. با استفاده از ضعف حکومت مرکزی امپراتوری گورکانیان هند، از ایشان گسست و عنوان «نوّاب» بر خود نهاد.

دوست محمدخان در ۱۱۵۳ درگذشت و پسر کوچکش، محمدخان، به جای او نشست، ولی اندکی پس از آن یارمحمدخان دیگر فرزند دوست محمدخان، او را برکنار کرد. یارمحمدخان، قبل از آنکه رسماً به عنوان نوّاب مستقر گردد، در ۱۱۶۸ درگذشت. جانشین او، فیض محمدخان، مردی زهدپیشه و تقریباً منزوی بود که ضعف حکومتش و نیز دسیسه‌های سیاسی وزیر هندویش، به از دست رفتن نیمی از سرزمین بوپال و تصاحب آن از سوی پیشوا باجی رائوی اول انجامید. پس از مرگ فیض محمدخان در ۱۱۹۲، برادرش حیات محمدخان به‌جای او نشست و چهار پسر هندو را به عنوان «چیلا»ی خود (چیلا به معانی متعدد از جمله شاگرد، مرید، و دست پرورده) برگزید که دو تن از ایشان، فولادخان و چهوطی خان، بعداً به وزارت رسیدند. رقابت میان وزیر محمدخان، یکی از عموزادگان حاکم، و مرید محمدخان، وزیر او، به تسلیم دژ فتحگره به امیرخان پنداری (مؤسس حکومت تونک) که در آن ایام در خدمت سندهیای گوالیور بود، انجامید. وزیر محمدخان ناگزیر بوپال را ترک کرد. ولی پس از اینکه سندهیا درپی شورشی که در گوالیور شده بود، به بوپال رفت، وزیر محمدخان با نیرویی بسیار بازگشت و مَراتاها را که تحت فرمان امیرخان بودند از دژ بیرون راند و پس از اندک مدتی، پنداریها را نیز تارومار کرد. حیات محمد در ۱۲۲۳ درگذشت و وزیر محمدخان که لیاقت خود را در امر حکومت نشان داده بود، بی اعتنا به ادعای غوث محمدخان، پسر حاکمِ درگذشته، به جای او نشست. در ۱۲۲۹، نیروهای مشترک ناگپور و گوالیور به بوپال حمله کردند و بوپال هشت ماه در مقابل مهاجمان از خود دفاع کرد تا اینکه محاصرهٔ شهر پایان یافت.[۸]

پس از مرگ وزیر محمدخان در ۱۲۳۱ یا ۱۲۳۲، نَذر محمد، پسر او، به جای وی نشست. نذرمحمد (یا نظرمحمد) با انگلیسی‌ها پیمانی بست که به موجب آن حکومت بر سرزمین‌های بوپال برای او و اخلافش تضمین می‌شد، و به انگلیسی‌ها نیز اطمینان داده شد که می‌توانند برای شکست پنداری‌ها - که در آن زمان در نواحی مرکزی هندوستان تاخت و تاز و راهزنی می‌کردند - از سربازان بومی استفاده کنند. نذرمحمد با قدسیّه بگم، دختر غوث محمد، ازدواج کرده بود. قدسیّه بگم، پس از مرگ همسرش در ۱۲۳۶ (یا ۱۲۳۵)، نایب الحکومهٔ دختر کوچک خود، سِکندربگم، شد و زمام امور را به دست گرفت تا اینکه ۲۵ سال بعد (در ۱۲۶۱) سکندربگم رسماً به قدرت رسید.[۹]

حکومت بیگم‌ها

سلسلهٔ طولانی و پرآوازه زنان حاکم به نام بگم‌های بوپال، با قدسیّه بگم آغاز شد و با کناره گیری داوطلبانهٔ سلطان‌جهان بگم در ۱۳۴۵ به نفع پسرش، حمیدالله خان (آخرین حاکم تیولدار بوپال) و درگذشت بگم در ۱۳۴۸ پایان پذیرفت. به سبب اقدامات قدرت طلبانهٔ قدسیّه بگم، سکندربگم بسیار دیر، یعنی در ۱۲۵۱، با جهانگیر محمدخان، برادرزادهٔ نذرمحمدخان، ازدواج کرد. قدسیّه بگم که هنوز مایل به ترک قدرت نبود به جنگی داخلی دامن زد، ولی با دخالت مقامات کمپانی هند شرقی، سرانجام در ۱۲۵۳/۱۸۳۷، جهانگیر محمدخان حکومت کشور را در دست گرفت که تا سال مرگ او یعنی ۱۲۶۰ ادامه یافت. قدسیّه بگم از ۱۲۵۳ ناگزیر با دریافت مستمری بازنشسته شد. او مدتها پس از آن زنده بود ولی جانشینانش، سکندربگم و دختر او شاهجهان بگم، با دقت بسیار او را از دخالت در امور بازداشتند و صدیق حسن خان قنّوجی همسر شاهجهان بگم، به دلایل خصوصی و علنی، حتی اجازه نمی‌داد که وی در مراسمی که خاندان حکومتی برگزار می‌کرد شرکت کند. وی در ۱۲۹۹ درگذشت و از زمان بازنشستگی تا هنگام مرگ تملک مبلغ ۴۹۸٬۶۸۲ روپیه را در اختیار داشت. حکومت سکندربگم، به سبب اصلاحات امور نظامی و تبدیل نیروهای نامنظم بوپال به ارتشی منسجم، شایان توجه است. به رغم شورش چند تن از اشراف در ۱۲۷۳/ ۱۸۵۷، حکومت به زمامداران بریتانیایی وفادار ماند. سکندربگم به اصلاحات کشاورزی، اقتصادی، اداری و حقوقی نیز اقدام کرد. وی گرچه در رأس کشوری مسلمان قرار داشت، آن تهور را داشت که حجاب را کنار گذاشته و با لباس نظامی در میان مردم ظاهر شود. در عین حال، به معتقدات مذهبی پایبند بود و در ۱۲۸۰ به حج رفت.[۱۰]

سکندربگم پس از بیست و سه سال حکومت، در ۱۲۸۵ درگذشت و دختر کوچکش شاه‌جهان بگم به جای او نشست و فوجدار محمدخان، عموی سکندربگم، نایب الحکومه شد. پیشتر در ۱۲۶۳ فوجدار محمدخان به سبب دسیسه‌های قدسیّه بگم، ناگزیر از حکومت کناره گرفته و سکندربگم به نیابت حکومت منصوب شده بود. در ۱۲۷۲ شاهجهان بگم با بخشی باقی محمدخان، که از خاندان حکومتی نبود، ازدواج کرد. بدین سبب او و پس از وی همسران بگم‌های بوپال، صرفاً از مقام نوّاب همسر بگم برخوردار بودند و در ادارهٔ امور حکومتی چندان دخالت نداشتند. تمام قدرت در شخص سکندر بگم متمرکز بود که از مقام و حیثیت خود با وسواس حراست می‌کرد. وی به قبضه کردن حکومت از سوی دختر کوچکش بشدت اعتراض کرد و تنها موقعی آرام شد که شاه‌جهان بگم پذیرفت که در حیات مادرش نسبت به حکومت ادعایی نداشته باشد. این عمل شاهجهان بگم مبتنی بر محبت فرزندی بود نه بر مصلحت اندیشی یا فراست سیاسی. شاه‌جهان بگم، چند سال پس از مرگ همسرش، با سید صدیق حسن خان قنّوجی، یکی از مولویان قنّوج که زمانی از مقامات جزء حکومت بود، ازدواج کرد. در نتیجهٔ مساعی بگم، عنوان افتخاری نوّاب و دیگر القاب و نشانهای مربوط به مقام همسر حاکم، به صدیق حسن خان اهدا شد. پس از مرگ همسر اولش، بگم حجاب را کنار گذاشته بود ولی پس از ازدواج با مولوی دوباره حجاب را رعایت می‌کرد. ازدواج دوبارهٔ او با استقبال چندانی مواجه نشد، زیرا تمام اعضای خاندان حکومتی جدّاً با آن مخالف بودند. سلطان جهان بگم، وارث مقام حکومت، بشدت رنجیده بود و در خاطراتش صدیق حسن خان را ستمگر مستبدی وصف می‌کند که شادی را از او و مادرش ربوده و مادرش را در صورت مخالفت با امیالش به طلاق که داغ ننگی بزرگ برای بانویی نجیب زاده به‌شمار می‌رفت تهدید می‌کرده‌است. صدیق حسن خان در ۱۳۰۸ درگذشت و سلطان جهان بگم و دیگران را آسوده خاطر ساخت، ولی در روابط میان حاکم و وارث او بهبودی پدید نیامد. ظاهراً علت واقعی بیگانگی میان مادر و دختر، شوهر سلطان جهان بگم، یعنی احمدعلی خان سلطان دُلها بود.[۱۱]

در ۱۳۱۹، شاهجهان بگم بر اثر بیماری سرطان درگذشت و بر اساس سندی که در ۱۳۷۹/۱۸۶۲ از طرف لرد کنینگ، فرماندار کل و نایب السلطنهٔ هندوستان، صادر شده بود سلطان جهان بگم، تنها فرزند او از همسر اولش، به جای وی نشست. شاهجهان بگم از صدیق حسن خان فرزندی نداشت. سلطان جهان طی ۲۵ سال حکومت شخصاً امور ایالت را اداره و اقدام به اصلاحات کرد. دو بار به انگلستان رفت: یک بار در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ برای شرکت در مراسم تاجگذاری جورج پنجم (حک : ۱۲۸۹- ۱۳۱۵ش / ۱۹۱۰-۱۹۳۶)، و بار دیگر در ۱۳۰۴ ش / ۱۹۲۵ به منظور اینکه دولت انگلیس حق جانشینی جوانترین و تنها پسر بازمانده‌اش، یعنی حاج حمیدالله خان را به رسمیت بشناسد. دو پسر دیگرش، محمد نصرالله خان (متولد ۱۲۹۳) و حافظ عبیدالله خان (متولد ۱۲۹۴) هر دو یکی پس از دیگری در ۱۳۴۳ درگذشته بودند. به گمان برخی، مرگ آنان بر اثر مسمومیت بوده است. آقاخان(دوم) نیز در تضمین حکومت بوپال برای حمیدالله خان سهم مهمی داشت، و بدین ترتیب وی نتوانست پسران دو برادر متوفایش را کنار بزند. حمیدالله خان (متولد ۱۳۱۲) تحصیلات خود را در علیگر به انجام رسانید و در امور سیاسی مربوط به امیرزادگان محلی به فعالیت پرداخت. او دوبار (در ۱۳۱۰-۱۳۱۱ش / ۱۹۳۱-۱۹۳۲ و ۱۳۲۳-۱۳۲۶ ش / ۱۹۴۴-۱۹۴۷) به ریاست مجلس امیرزادگان برگزیده شد و در این مقام منشأ خدمات شایسته‌ای شد.[۱۲]

 

شورش‌های سال ۱۸۵۷

طی شورش‌های سال ۱۸۵۷ میلادی در هند، حکومت سیکندر بیگم در بوپال به عنوان هم‌پیمان کمپانی هند شرقی در سال۱۸۱ ۸ شورش مردم بوپال و مناطق همجوار را در مراحل اولیه خود را سرکوب کرد.[۱۳]

پس از استقلال

بوپال یکی از آخرین مناطقی بود که «سند اطلاعیه رسمی الحاق» به اتحادیه هند را پذیرفت.[۱۴] در ۱۳۲۵ ش / ۱۹۴۶، بر امور سیاسی هندوستان تأثیری فراموش نشدنی گذاشت و در مقام واسطه میان کنگره ملی هند و مسلم لیگ به رهبری محمدعلی جناح توانست از کنگره برای مسلم لیگ اختیارات نامحدود بگیرد، ولی بعداً گاندی، رهبر بلارقیب کنگره، این امر را نپذیرفت.[۱۵]

هم زمان با خاتمه حکومت انگلیس در ۱۳۲۶ش / ۱۹۴۷، جدایی و استقلال پاکستان از هند، بوپال نخست از خودمختار اداره می‌شد. ولی در ۱۳۲۸ش / ۱۹۴۹ به اتحادیهٔ هند ملحق شد. بوپال دارای مجلس منتخب قانونگذاری و وزارتخانه‌ای بود که یک کمیسر عالی ادارهٔ امور آن را بر عهده داشت. نوّاب سابق، که اینک چون دیگر شهروندان بود، بازنشسته شد و وارث او، گوهرتاج عابده سلطان به پاکستان مهاجرت کرد.[۱۶] در تقسیمات کشوری هند درسال ۱۹۵۶ بوپال به عنوان مرکز ایالت مادیا پرادش انتخاب شد.[۱۷]

فاجعه‌بارترین حادثه صنعتی جهان

 
راهپیمایی اعتراض‌آمیز در مورد فاجعه نشت گاز سمی

در شبهای ۲ و ۳ دسامبر ۱۹۸۴ (آذر ۱۳۶۳)، ابر مسموم ناشی از نشت گاز سمی صنعتی خطرناکی، بر فراز شهر بوپال به حرکت درآمد که وخیم‌ترین حادثه صنعتی جهان نام گرفت. نوعی گاز سمی از کارخانه حشره‌کش‌سازی شرکت آمریکایی یونایتد کارباید نشت کرد واین فاجعه چندین هزار کشته و بیش از ۳۰۰ هزار بیمار برجای گذاشت، که بسیاری از آنها کاملاً معلولند و در شرایط دشواری زندگی می‌کنند.

گاز سمی نخست خانه‌های نزدیک را پوشاند. خیلی‌ها بلافاصله جان باختند، سپس ابری ضخیم همه اطراف را پوشاند. همه اهالی شهر در خیابان‌ها در حال خفگی بودند.

پس از فاجعه، رسوایی بزرگی بر سر موضوع مصونیت قضایی مدیران شرکت یونیون کارباید مطرح شد: هیچ مسئولیتی متوجه مدیران آن نگردید، گویا فاجعه طبیعی و غیر قابل پیش بینی بوده است و مدیران شرکت نمی‌توانسته‌اند هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز آن انجام دهند. در فوریه ۱۹۸۹ دیوان عالی هند طرف آمریکایی را به پرداخت ۴۷۰ میلیون دلار محکوم کرد، که ۵۰ میلیون دلار آن را دفتر یونیون کارباید در هند و ۴۱۵ میلیون دلار آن را دفتر اصلی شرکت در آمریکا می‌بایست پرداخت کند. از این مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار آن را شرکت‌های بیمه پرداخت کردند. بازماندگان قربانیان این فاجعه تنها مبلغ ۲۵۰۰۰روپیه ( تقریباً معادل ۵۴۰ دلار) غرامت دریافت کردند که در مقابل بیست سال درد کشیدن بسیار ناچیز است.[۱۸]

نشت گاز از این کارخانه حشره‌کش‌سازی به کشته شدن دست کم ۱۸ هزار نفر از سال ۱۹۸۴ تا کنون منجر شده و هزاران نفر دیگر هنوز در اثر آن با مشکلات جسمانی گریبانگیر هستند. یونیون کارباید در بوپال اکنون کارخانه‌ای متروکه است اما هنوز حدود ۲۵ تن مواد سمی در محل باقی مانده‌است و شرکت یونیون کارباید از زیر تمیزکاری محل حادثه شانه خالی می‌کند. افراد زیادی برای حقوق قربانیان این فاجعه شیمیایی تلاش می‌کنند، [۱۹]

شهرهای جهان

مهاراشترا

 
مهاراشترا
महाराष्ट्र
ایالت
Trimurti sculpture of Lord Dattatreya  از غارهای الفنتا, یک میراث جهانی یونسکو در مهاراشترا
Trimurti sculpture of Lord Dattatreya از غارهای الفنتا, یک میراث جهانی یونسکو در مهاراشترا
Official seal of مهاراشترا
نشان
ایالت مهاراشترا هند
ایالت مهاراشترا هند
Maharashtra locator map.svg
مختصات: ۱۸°۵۷′۳۶″ شمالی ۷۲°۴۹′۱۲″ شرقیمختصات: ۱۸°۵۷′۳۶″ شمالی ۷۲°۴۹′۱۲″ شرقی
کشور  هند
مرکز مومبای
بزرگترین شهرها مومبای, پونا
تاسیس ۱ مه ۱۹۶۰
مساحت
 • کل ۳۰۷٬۷۱۳ کیلومتر مربع (۱۲۰٬۰۰۰ مایل مربع)
جمعیت (۲۰۱۱)
 • جمعیت ۱۱۲٬۳۷۲٬۹۷۲
 • تراکم ۳۷۰/کیلومتر مربع (۹۵۰/پا)
منطقهٔ زمانی IST (یوتی‌سی ۰۵:۳۰+)
کد ایزو ۳۱۶۶ IN-MH
وب‌گاه maharashtra.gov.in

مَهاراشترا (به مراتی: महाराष्ट्र) یکی از ایالات کشور هند است.

مرکز این ایالت شهر مومبای (بمبئی)، یکی از مهمترین و پرجمعیت‌ترین شهرهای هند است.[۱]

واژه «مهاراشترا» از لغت Rathi مشتق و به معنای رانندگان ارابه‌های جنگی بوده که به آنها مهاراتیس می‌گفتند.[۲]

این ایالت سومین ایالت بزرگ هند است و از نظر جمعیت پس از اوتار پرادش دومین ایالت به‌شمار می‌آید.[۳]

درآمد سرانه در این ایالت ۶۰ درصد بالاتر از میانگین ملی است.[۴]

شهر نظامی و دانشجویی پونا در این ایالت می‌باشد. در این ایالت تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی و ایرانیان مقیم در هند زندگی می‌کنند. همچنین اغلب پارسیان هند در این ایالت مستقر هستند.

وضعیت سیاسی ایالت مهاراشترا

ایالت مهاراشترا به مرکزیت بمبئی دارای فرماندار، سروزیر و مجالس ایالتی می‌باشد. مجلس ایالتی مهاراشترا دارای ۲۸۸ عضو می‌باشد که اعضای آن توسط مردم و برای مدت ۵ سال انتخاب می‌شوند.

حکومت محلی ایالت مهاراشترا توسط جبهه دموکراتیک اداره می‌شود که ائتلاف احزاب کنگره و کنگره ملی‌گرا می‌باشد. دوره تصدی دولت ایالتی در سپتامبر سال ۲۰۰۹ به پایان خواهد رسید. نخست وزیر به همراه ۴۳ وزیر مسئولیت دولت محلی را بعهده دارد. احزاب مخالف اصلی این ایالت شیوسنا و حزب بهاراتیا جاناتا می‌باشند. این دو حزب حدوداً از ده سال پیش با هم ائتلاف کرده‌اند. پیش از این نیز آنها پنج سال بر ایالت مهاراشترا حکومت کرده‌اند.

احزاب کوچکی مانند ساماجوادی و ریپابلکین بعلاوه چند نماینده مستقل در مجلس ایالت مهاراشترا حضور دارند.[۵]

 

شهرهای جهان

کرالا

 
کرالا
കേരളം
ایالت
Official seal of کرالا
نشان
ایالت کرالا هند
ایالت کرالا هند
Kerala locator map.svg
مختصات: ۸° شمالی ۷۶° شرقیمختصات: ۸° شمالی ۷۶° شرقی
کشور  هند
مرکز تریواندروم
بزرگترین شهر تریواندروم
تاسیس ۱ نوامبر ۱۹۵۶
مساحت
 • کل ۳۸٬۸۶۳ کیلومتر مربع (۱۵٬۰۰۰ مایل مربع)
جمعیت (۲۰۱۱)
 • جمعیت ۳۳٬۳۸۷٬۶۷۷
 • تراکم ۸۶۰/کیلومتر مربع (۲٬۲۰۰/پا)
منطقهٔ زمانی IST (یوتی‌سی ۰۵:۳۰+)
کد ایزو ۳۱۶۶ IN-KL
وب‌گاه kerala.gov.in

کِرالا (به زبان مالایالم: കേരളം) ایالتی در جنوب کشور هند است که خط ساحلی طولانی و زیبایی با دریای عرب دارد.

مرکز آن شهر تریواندروم است.

کوچی و کوزیکود از دیگر شهرهای بزرگ این ایالت هستند. زبان رایج کرالا زبان مالایالم از قوم دراویدی است.

نگارخانه