نهج‌البلاغه

به زودی؛
زمانی بر شما خواهد رسید که
#اسلام مانند ظرف، واژگون شده
و آنچه در آن‌ است ریخته میشود...

_امیرمسلمانان، علی‌علیه‌السلام میفرمود.
نهج‌البلاغه،خطبه۱۰۳

نهج‌البلاغه

آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام:

بدانید؛

#تقدیرات الهی،

مانند قطرات باران

از آسمان به سوی انسان فرود می‌آید،

و بهره‌ی هر کسی،

کم یا زیاد به او میرسد...

نهج‌البلاغه،خطبه۲۳

قسمتهایی از نهج البلاغه

آقا امیرالمومنین‌علیه‌السلام:

بادِ غرورت،

جوشش خشمت،

تجاوز دستت،

و تندی زبانت را؛

به #اختیار خودت بگیر!

نهج‌البلاغه،نامه۵۴

قسمتهایی از نهج البلاغه

به خاطر کسی که دوست دارد،

به #گناه آلوده نمی‌شود.

_ مولای متقین، متقین را توصیف میکرد.

نهج‌البلاغه،خطبه۱۹۳

قسمتهایی از نهج البلاغه

_امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام میفرمود؛

سستی انسان در انجام كارهایی

كه بر عهده اوست؛

نشانه ناتوانی آشکار

و پافشاری در كاری كه

از مسئولیت او خارج است،

نشانه اندیشه ویرانگر است.

نَهجُ‌البلاغه،نامه۶۱

قسمتهایی از نهج البلاغه

به خدا سوگند!

مردم در حکومت "دومی"

در ناراحتی و رنج مهمی

گرفتار شده بودند؛

• دچار دورویی و اعتراض شده بودند.

و من در این مدت طولانی،

محنت زا و عذاب آور

چاره ای جز شکیبایی نداشتم؛

تا آنکه روزگار دومی هم سپری شد...

نهج‌البلاغه،خطبه‌۳(شقشقیه)

نهج البلاغه

امام علی(ع):
✨مبادا از بستگان تهیدست خود رو برگردانید، و از آنان چیزی را دریغ دارید،
که نگاه داشتن مال دنیا زیادی نیاورد و از بین رفتنش کمبودی ایجاد نکند،✨
📚خطبه ٢٣

نهج البلاغه

# خطبه73_ نهج البلاغه: نکوهش مروان بن حکم


دومين پيشگويى اين که فرمود: «او پدر قوچ هاى چهارگانه است» (وَ هُوَ أَبُوالأَکْبُشِ الأَرْبَعَةِ).
«أکبُش» جمع «کَبْش» به معناى گوسفند نر، يا قوچ است که حيوان سرکشى است و طبق اين تعبير، امام(عليه السلام) آنها را به حيوان سرکش تشبيه کرد.
به گفته جمعى از «شارحان نهج البلاغه» اين سخن اشاره است به فرزندان چهارگانه او: «عبدالملک» که جانشين او شد، «عبدالعزيز» که والى مصر گرديد، «بشر» والى عراق، و «محمّد» نيز والى جزيره شد، که هر کدام از آنها شرارت را از پدرشان به ارث بردند. درست است که فرزندان «مروان» بسيار بيش از اين بود ولى اين چهار نفر کسانى هستند که به حکومت رسيدند و اميرمؤمنان على(عليه السلام) به آنها اشاره مى فرمايد.
جمعى ديگر از «شارحان» اين سخن را اشاره به نوادگان «مروان» که فرزندان «عبدالملک» بودند، مى دانند که چهار نفر آنها به نام «وليد»، «سليمان»، «يزيد»، و «هشام» به خلافت رسيدند و او تنها کسى بود که چهار فرزندش به خلافت رسيدند.
به همين دليل، جمعى قول دوم را ترجيح دادند، چرا که با سومين پيشگويى امام که در کلام بالا آمده است و مى فرمايد: «و امّت اسلام به زودى از دست او و پسرانش، روز خونينى خواهند داشت» (وَ سَتَلْقَى الأُمَّةُ مِنْهُ وَ مِنْ وَلَدِهِ يَوْماً أحْمَرَ) سازگارتر است.
اين پيشگويى نيز به تحقّق پيوست و اين خلفاى خونخوار يکى پس از ديگرى به حکومت رسيدند و جاى «مروان» و «عبدالملک» را گرفتند و خون هاى زيادى ريختند و بسيارى از بى گناهان را به تيغ دژخيمان سپردند و (يَوْماً أحْمَر) (روز سرخ و خونين) با جنايات آنها تحقّق پذيرفت; که يک نمونه آن، جنايات «حجّاج» فرماندار کوفه در عصر «عبدالملک بن مروان» است.

نهج البلاغه

 خطبه73_ نهج البلاغه: نکوهش مروان بن حکم


💥نيازى به بيعت مروان ندارم!
در آغاز اين سخن، امام(عليه السلام) به پيشنهاد «امام حسن» و «امام حسين»((عليهما السلام)) داير به عفو «مروان بن حکم» که روز جنگ «جمل» اسير شده بود و سپس تجديد بيعت با «اميرمؤمنان على(عليه السلام)» چنين مى فرمايد: «مگر او پس از قتل عثمان با من بيعت نکرد. من نيازى به بيعت او ندارم. دست او دست يهودى است! اگر (امروز) با دستش بيعت کند (فردا) با پشت خود پيمانش را بر باد مى دهد» (أَوَ لَمْ يُبَايِعْنِي بَعْدَ قَتْلِ عُثْمَانَ؟ لاَ حَاجَةَ لِي فِي بَيْعَتِهِ! إِنَّهَا کَفٌّ يَهُودِيَّةٌ، لَوْ بَايَعَنِي بِکَفِّهِ لَغَدَرَ بِسُبَّتِهِ).
تشبيه دست او به دست يهودى اشاره روشنى به خيانت هاى «مروان» است که در واقع از پدر خائنش «حَکَم» به ارث برد; همان مردى که به خاطر جاسوسى براى مشرکان و استهزا و سُخريه پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) به طائف تبعيد شد و حتّى شفاعت هاى «عثمان» که فرزند برادر او بود، در عصر خليفه اوّل و دوّم مؤثّر نيفتاد و همچنان به صورت تبعيد در طائف ماند و هنگامى که عثمان به خلافت رسيد نخستين کار زشتى که انجام داد و مردم بر او ايراد گرفتند، آزاد کردن «حَکَم بن أبى العاص» و باز گرداندن او به مدينه بود.
بديهى است شخصى که يک روز با «على(عليه السلام)» بيعت مى کند بيعتى که حتّى در ميان مردم جاهليّت محترم بود و کمى بعد، بيعت خود را مى شکند و آتش جنگ «جمل» بر پا مى کند بيعتش ارزش و اعتبارى ندارد، اگر بار ديگر هم بيعت کند تا فرصتى بدست آورد، به بيعت خود پشت مى کند و تعهّدات خويش را زير پا مى گذارد; او هميشه تابع هوا و هوس خويش است و عزّت و آبرو و شرف انسانى و تعهّدات شرعى و اخلاقى براى او الفاظى بى محتواست!
سپس امام(عليه السلام) سه پيشگويى درباره مروان و دودمان او مى کند; نخست مى فرمايد: «بدانيد او حکومت کوتاهى خواهد داشت همچون مقدار زمانى که سگى بينى خود را با زبانش مى ليسد!» (أَمَا إِنَّ لَهُ إِمْرَةً کَلَعْقَةِ الْکَلْبِ أَنْفَهُ).
هنگامى که سگ پوزه خود را در جيفه اى وارد مى کند که از آن بخورد، کمى از بقاياى جيفه، يا چربى آن، بر پوزه و بينى او باقى مى ماند که بعداً با زبان درازش آن را پاک مى کند، هم پوزه را تميز کرده، و هم از بقاياى جيفه استفاده مى کند.
انتخاب اين تعبير براى حکومت کوتاه مدّت «مروان» در نهايت فصاحت و بلاغت و به اصطلاح: «مقال مطابق مقتضاى حال است». آرى او همچون سگى بود که از جيفه حکومت نامشروعى که از دودمان «بنى اميّه» مانده بود، بهره گرفت آن هم در مدّتى بسيار کوتاه، که به گفته بعضى از مورّخان چهار ماه و ده روز و به گفته بعضى ديگر شش ماه، و بيشترين مدّتى که براى آن نوشته اند نُه ماه است و به اين ترتيب پيشگويى على(عليه السلام) درباره او به وقوع پيوست و چنانکه در نکات، اشاره خواهيم کرد به دست همسرش به سادگى کشته شد.

نهج البلاغه

ترجمه فارسی خطبه 72 نهج البلاغه

1 -ويژگى‏هاى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
بار خدايا اى گستراننده هر گسترده، و اى نگهدارنده آسمان‏ها، و اى آفريننده دل‏ها بر فطرت‏هاى خويش: دل‏هاى رستگار و دل‏هاى شقاوت زده. گرامى‏ترين درودها و افزون‏ترين بركات خود را بر محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده‏ات اختصاص ده، كه خاتم پيامبران گذشته، و گشاينده درهاى بسته و آشكار كننده حق با برهان است. دفع كننده لشكرهاى باطل، و درهم كوبنده شوكت گمراهان است، آن گونه كه بار سنگين رسالت را بر دوش كشيد، و به فرمانت قيام كرد، و به سرعت در راه خشنودى تو گام برداشت، حتّى يك قدم به عقب برنگشت، و اراده او سست نشد، و در پذيرش و گرفتن وحى، نيرومند بود، حافظ و نگهبان عهد و پيمان تو بود، و در اجراى فرمانت تلاش كرد تا آنجا كه نور حق را آشكار، و راه را براى جاهلان روشن ساخت، و دل‏هايى كه در فتنه و گناه فرو رفته بودند هدايت شدند. پرچم‏هاى حق را بر افراشت.  
و احكام نورانى را بر پا كرد، پس او پيامبر امين، و مورد اعتماد، و گنجينه‏دار علم نهان تو، و شاهد روز رستاخيز، و بر انگيخته تو براى بيان حقائق، و فرستاده تو به سوى مردم است.

2 -دعا براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
پروردگارا براى پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سايه لطف خود جاى با وسعتى بگشاى، و از فضل و كرمت پاداش او را فراوان گردان. خداوندا كاخ آيين او را از هر بنايى برتر و مقام او را در پيشگاه خود گرامى‏تر گردان و، نورش را كامل گردان، و پاداش رسالت او را پذيرش گواهى و شفاعت و قبول گفتار او قرار ده، زيرا كه داراى منطقى عادلانه، و راه جدا كننده حق از باطل بود. بار خدايا بين ما و پيغمبرت در نعمت‏هاى جاويدان، و زندگانى خوش، و آرزوهاى بر آورده، و خواسته‏هاى به انجام رسيده، در كمال آرامش، و در نهايت اطمينان، همراه با مواهب و هداياى با ارزش، جمع گردان