گونه: داستانک

🎯 آزادی

در وصف آزادی شعری خواند و برای آزادی زندانیان دعا کرد.

حضًار همه برایش کف زدند و به احترامش تمام‌قد ایستادند.

در‌حالی‌که از شوق می‌گریست، چشمش به طوطی زیبای قفس گوشه‌ی سالن کنفرانس افتاد و آهسته زیر لب گفت:

«عجب پرنده‌ی زیبایی! کاش مال من بود!»